خبرنگار از مادر سهراب اعرابی میپرسد اگر قاتل فرزندش شناسایی شود، آیا برای او تقاضای اعدام میکند؟
او میگوید:
«اصلا و ابدا. این که بخواهم خون کسی را بریزم، نمیتوانم. من یک سوسک را نمیتوانم بکشم، چه جوری میتوانم یک آدم را بدهم و بگویم بکشیدش. مگر میتوانم؟ من آدمی نیستم که طرفدار اعدام باشم، طرفدار قصاص باشم، طرفدار خشونت باشم. من از خشونت بیزارم. چون خون، خونریزی میآورد. فقط دوست دارم ما بتوانیم بفهمیم که قاتل بچههای ما چه کسانی هستند...»
او میگوید:
«اصلا و ابدا. این که بخواهم خون کسی را بریزم، نمیتوانم. من یک سوسک را نمیتوانم بکشم، چه جوری میتوانم یک آدم را بدهم و بگویم بکشیدش. مگر میتوانم؟ من آدمی نیستم که طرفدار اعدام باشم، طرفدار قصاص باشم، طرفدار خشونت باشم. من از خشونت بیزارم. چون خون، خونریزی میآورد. فقط دوست دارم ما بتوانیم بفهمیم که قاتل بچههای ما چه کسانی هستند...»
منبع
2 نظر:
نخوانده بودم این را . تمام وجودم را لرزانید . پاسخ تمام بود به همانهائی که مرگ طلبند .
سلام.
خوشا به احوال چنين روح بزرگواري. اما به نظرم اين دليل نمي شود كه حق قصاص را از مادر داغديده ي ديگري سلب كنيم. قاتل (مرتكب عمل را مد نظر دارم نه دستوردهنده را. چرا كه به جد به مسئوليت هر انسان قائلم) با عمل خود (كشتن ديگري) خود امضا داده است كه جان انسان (منجمله خودش) را بي ارزش مي داند. مرگ امري طبيعي است و به نظرم تحميل اين امر طبيعي بر انساني كه خود چنين عملي را مجاز دانسته است؛ خلاف انسانيت نيست.
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟