احکام تعدادی از زندانیان حوادث بعد از انتخابات اعلام شد. این احکام هر کدام سه واژه بیشتر نیستند؛ شش سال، هفت سال، هشت سال و 15 سال حبس؛ سه واژهای که زندگی یک نفر را آن هم نه یک فرد معمولی، که یک فعال اجتماعی و سیاسی را نابود میکند و این تنها زندگی همان فرد نیست؛ که درد و رنج و شکنجه سالیان دراز برای پدر و مادر، همسران و فرزندان آنها هم هست.
حکم احمد زیدآبادی از همگی این احکام به نحو قابل تاملی ظالمانهتر است. انگار این حکم کاملا بر اساس نوعی خصومت شخصی صادر شده است؛ حکم 6 سال حبس، 5 سال تبعید به گناباد و ممنوعیت مادامالعمر از هرگونه فعالیتهای سیاسی، شرکت در احزاب، هواداری، مصاحبه، سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی. این حکم آن هم برای کسی که به معنای واقعی کلمه روزنامهنگار بوده است و همیشه در نوشتههایش جانب اعتدال و انصاف را نگه داشته است و هیچ وقت زیر علم حزب و دسته و گروهی سینه نزده است و اگر کاری به نظرش درست بوده است، گفته است و اگر غلط بوده باز هم نترسیده است و گفته است، نهایت قساوت است.
با چنین حکمی میشود فهمید احمد زیدآبادی قد و قوارهاش از همه دیگران بلندتر بوده است؛ حکم او از تمام دستگیرشدگان بعد از انتخابات سنگینتر است. اما چرا زیدآبادی اینقدر خطرناک به نظر آقایان رسیده است؟
احمد زیدآبادی 44 ساله است. او از روزهای خامی جوانی گذشته است و کم کم پا به میانسالی گذاشته است؛ اما از آن جایی که دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت است، ارتباط خودش را به خوبی با جوانان و بدنه دانشجویی کشور حفظ کرده است. احمد زیدآبادی با دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تهران، شخصیتی دانشگاهی، فهیم و مطلع از امور جاری سیاست داخلی و خارجی است. احمد زیدآبادی شخصیت قوی و مستقلی دارد که لازم نیست گروههای سیاسی موجبات معروفیت او را فراهم کنند. او کسی است که خودش با تفکرات اش به گروههای سیاسی می تواند هویت بدهد و حرکت آنها را جهتدار کند. زیدآبادی نوشتن و روزنامهنگاری را به عنوان شغل برگزیده بوده است، پس به اندازه کافی احساس مسئولیت اجتماعی داشته است که زندگی راحتتر را مثلا به عنوان یک استاد دانشگاه رها کند و بنویسد و بنویسد و بنویسد از آنچه فکر میکرده است نوشتن دربارهاش لازم است. همه کسانی که از نزدیک با او آشنایی داشتهاند از رفتار نرم و مهرباناش نسبت به دیگران خیلی گفتهاند.
مهمتر اینکه احمد زیدآبادی هیچ سابقه منفیای در کارنامهاش ندارد. زیدآبادی برخلاف تمام اصلاحطلبان موجود که هر یک نقطههای غیر قابل دفاع و تاریکی در پرونده خود دارند، یکی از سالمترین و پاکترین فرد گرایشهای تحولخواهانه ایران است که هیچ انگ سیاسی، مذهبی، اخلاقی و بهویژه ایدئولوژیک نمیتوان به او زد.
احمدزیدآبادی یک رهبر بالقوه برای جنبش اجتماعی مردم ایران بهویژه دانشجوهای سراسر کشور میتوانست باشد؛ او همه ویژگیهای رهبری و همچنین مقبولیت اجتماعی را دارا بوده است؛ حکم محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نه تنها خصومت شخصی و کینه عمیقی را در صدور حکم او نشان میدهد بلکه نشانگر این هم هست که "آنها" او را خیلی بیشتر از "ما" شناختند. احمد زیدآبادی رهبر بالقوهای برای جنبش مردم ایران بوده است؛ با چنین حکمی میخواستند بمب ساعتی زیدآبادی را خنثی کنند؛ بمب ساعتیای که شب اعلام نتایج انتخابات در یادداشتی اعتراف کرد همیشه باید بدبینانهترین احتمالات ممکن را درباره رویدادهای ایران محتمل دانست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+
بهزاد نبوی: ۶ سال حبس تعزیری
احمد زیدآبادی: ۶ سال حبس تعزیری، ۵ سال تبعید به گناباد، محرومیت دائمی از فعالیت سیاسی و اجتماعی
محمدعلی ابطحی: ۶ سال حبس تعزیری
سعید حجاریان: ۵ سال حبس تعلیقی
محمد عطریانفر: ۶ سال حبس تعزیری
علی تاجرنیا: (جوانترین نماینده مجلس ششم) ۶ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق
سعید شریعتی (عضو شورا مرکزی جبهه مشارکت): ۷ سال حبس تعزیری
عبدالله مومن: (سخنگوی ادوار تحکیم وحدت): ۸ سال حبس تعزیری
شهاب طباطبایی (عضو جبهه مشارکت و رئیس ستاد جوانان حامی موسوی): ۵ سال حبس تعزیری
کامبیز نوروزی (حقوقدان انجمن صنفی روزنامهنکاران): ۲ سال حبس تعزیری و ۷۶ ضربه شلاق
هدایتالله آقایی (عضو حزب کارگزاران سازندگی): ۵ سال حبس تعزیری
مسعود باستانی (روزنامهنگار): ۶ سال حبس تعزیری
کیان تاجبخش (استاد دانشگاه و پژوهشگر): ۱۵ سال حبس تعزیری
حسین رسام (کارمند سفارت انگلیس): ۴ سال حبس تعزیری
عاطفه نبوی (فعال دانشجویی): ۴ سال حبس تعزیری
روشنک سیاسی: تبرئه
حسام سلامت: (دانشجوی دکترای جامعه شناسی): ۴ سال حبس تعزیری
علی بهزادیاننژاد (وبلاگنویس / به دلیل کامنتهای منتشر شده در وبلاگاش!): ۶ سال حبس تعزیری
علیرضا عاشور (فعال دانشجویی): ۶ سال حبس تعزیری
امید لواسانی (طراح سایت میرحسین دات کام): ۶ سال حبس تعزیری
رضا خادمی: اعدام
محمدرضا علیزمانی: اعدام
آرش رحمانیپور: اعدام
ناصر عبدالحسینی: اعدام
حامد روحینژاد: اعدام
منتشر شده در نیم نما
حکم احمد زیدآبادی از همگی این احکام به نحو قابل تاملی ظالمانهتر است. انگار این حکم کاملا بر اساس نوعی خصومت شخصی صادر شده است؛ حکم 6 سال حبس، 5 سال تبعید به گناباد و ممنوعیت مادامالعمر از هرگونه فعالیتهای سیاسی، شرکت در احزاب، هواداری، مصاحبه، سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی. این حکم آن هم برای کسی که به معنای واقعی کلمه روزنامهنگار بوده است و همیشه در نوشتههایش جانب اعتدال و انصاف را نگه داشته است و هیچ وقت زیر علم حزب و دسته و گروهی سینه نزده است و اگر کاری به نظرش درست بوده است، گفته است و اگر غلط بوده باز هم نترسیده است و گفته است، نهایت قساوت است.
با چنین حکمی میشود فهمید احمد زیدآبادی قد و قوارهاش از همه دیگران بلندتر بوده است؛ حکم او از تمام دستگیرشدگان بعد از انتخابات سنگینتر است. اما چرا زیدآبادی اینقدر خطرناک به نظر آقایان رسیده است؟
احمد زیدآبادی 44 ساله است. او از روزهای خامی جوانی گذشته است و کم کم پا به میانسالی گذاشته است؛ اما از آن جایی که دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت است، ارتباط خودش را به خوبی با جوانان و بدنه دانشجویی کشور حفظ کرده است. احمد زیدآبادی با دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تهران، شخصیتی دانشگاهی، فهیم و مطلع از امور جاری سیاست داخلی و خارجی است. احمد زیدآبادی شخصیت قوی و مستقلی دارد که لازم نیست گروههای سیاسی موجبات معروفیت او را فراهم کنند. او کسی است که خودش با تفکرات اش به گروههای سیاسی می تواند هویت بدهد و حرکت آنها را جهتدار کند. زیدآبادی نوشتن و روزنامهنگاری را به عنوان شغل برگزیده بوده است، پس به اندازه کافی احساس مسئولیت اجتماعی داشته است که زندگی راحتتر را مثلا به عنوان یک استاد دانشگاه رها کند و بنویسد و بنویسد و بنویسد از آنچه فکر میکرده است نوشتن دربارهاش لازم است. همه کسانی که از نزدیک با او آشنایی داشتهاند از رفتار نرم و مهرباناش نسبت به دیگران خیلی گفتهاند.
مهمتر اینکه احمد زیدآبادی هیچ سابقه منفیای در کارنامهاش ندارد. زیدآبادی برخلاف تمام اصلاحطلبان موجود که هر یک نقطههای غیر قابل دفاع و تاریکی در پرونده خود دارند، یکی از سالمترین و پاکترین فرد گرایشهای تحولخواهانه ایران است که هیچ انگ سیاسی، مذهبی، اخلاقی و بهویژه ایدئولوژیک نمیتوان به او زد.
احمدزیدآبادی یک رهبر بالقوه برای جنبش اجتماعی مردم ایران بهویژه دانشجوهای سراسر کشور میتوانست باشد؛ او همه ویژگیهای رهبری و همچنین مقبولیت اجتماعی را دارا بوده است؛ حکم محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نه تنها خصومت شخصی و کینه عمیقی را در صدور حکم او نشان میدهد بلکه نشانگر این هم هست که "آنها" او را خیلی بیشتر از "ما" شناختند. احمد زیدآبادی رهبر بالقوهای برای جنبش مردم ایران بوده است؛ با چنین حکمی میخواستند بمب ساعتی زیدآبادی را خنثی کنند؛ بمب ساعتیای که شب اعلام نتایج انتخابات در یادداشتی اعتراف کرد همیشه باید بدبینانهترین احتمالات ممکن را درباره رویدادهای ایران محتمل دانست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+
بهزاد نبوی: ۶ سال حبس تعزیری
احمد زیدآبادی: ۶ سال حبس تعزیری، ۵ سال تبعید به گناباد، محرومیت دائمی از فعالیت سیاسی و اجتماعی
محمدعلی ابطحی: ۶ سال حبس تعزیری
سعید حجاریان: ۵ سال حبس تعلیقی
محمد عطریانفر: ۶ سال حبس تعزیری
علی تاجرنیا: (جوانترین نماینده مجلس ششم) ۶ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق
سعید شریعتی (عضو شورا مرکزی جبهه مشارکت): ۷ سال حبس تعزیری
عبدالله مومن: (سخنگوی ادوار تحکیم وحدت): ۸ سال حبس تعزیری
شهاب طباطبایی (عضو جبهه مشارکت و رئیس ستاد جوانان حامی موسوی): ۵ سال حبس تعزیری
کامبیز نوروزی (حقوقدان انجمن صنفی روزنامهنکاران): ۲ سال حبس تعزیری و ۷۶ ضربه شلاق
هدایتالله آقایی (عضو حزب کارگزاران سازندگی): ۵ سال حبس تعزیری
مسعود باستانی (روزنامهنگار): ۶ سال حبس تعزیری
کیان تاجبخش (استاد دانشگاه و پژوهشگر): ۱۵ سال حبس تعزیری
حسین رسام (کارمند سفارت انگلیس): ۴ سال حبس تعزیری
عاطفه نبوی (فعال دانشجویی): ۴ سال حبس تعزیری
روشنک سیاسی: تبرئه
حسام سلامت: (دانشجوی دکترای جامعه شناسی): ۴ سال حبس تعزیری
علی بهزادیاننژاد (وبلاگنویس / به دلیل کامنتهای منتشر شده در وبلاگاش!): ۶ سال حبس تعزیری
علیرضا عاشور (فعال دانشجویی): ۶ سال حبس تعزیری
امید لواسانی (طراح سایت میرحسین دات کام): ۶ سال حبس تعزیری
رضا خادمی: اعدام
محمدرضا علیزمانی: اعدام
آرش رحمانیپور: اعدام
ناصر عبدالحسینی: اعدام
حامد روحینژاد: اعدام
منتشر شده در نیم نما
1 نظر:
لعنت خدا بر این دولت.
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟