روز تاسوعا در چابهار بمبی منفجر میشود و بلافاصله گروه جندا... مسئولیت آن را به عهده میگیرد و حتی تصویر بمبگذاران انتحاری را هم منتشر میکند. تصویر دو جوان-نوجوانی که بمب به خودشان بستهاند نباید بیش از هیجده سال باشد. در این میان عدهای دادشان بلند میشود که ای وای، ببینید این گروه تروریستی چطور نوجوانها را شستوشوی مغزی میدهد و از آنها برای عملیات انتحاری سوءاستفاده میکند.
افراد گروه جندا... چه کسانی هستند؟ مگر غیر از این است که آنها هم ایرانیاند؟ مگر غیر از این است که نه تنها سرکردهشان –عبدالمالک ریگی- متولد بعد از انقلاب بوده، بلکه تابهامروز هر تصویری از اعضای این گروه دیدهایم، همگی جوانانی بودهاند که قاعدتا کمتر از سی سال عمر داشتهاند؟ اعضای این گروه در کره ماه که متولد نشدهاند و در سیاره مریخ هم بزرگ نشدهاند. افراطیگری را هم از افغانستان و پاکستان یاد نگرفتهاند. درست است که آنها بلوچاند، اما در همین سرزمین متولد شدهاند و همینجا اجتماعی شدهاند. هر چه یاد گرفتهاند از فرهنگ رایج همین مملکت بوده است و هر چه بر آنها رفته است، نتیجه مستقیم سیاستگذاری عاملان و آمران همین خاک بوده است. آنها تروریستاند چون بمب به خودشان میبندند و باعث کشته و زخمی شدن بسیاری از انسانهای بیگناه میشوند.
×
همین چند روز پیش در مسجد میدان فلسطین تهران عدهای از بچههای کوچک دبستانی را جمع کردهاند و کارت عضویت بسیج به آنها دادهاند. روز قبلترش همایش شیرخواران حسینی برگزار کردهاند و کودکان تازهمتولدشده را لباسهای خاص پوشاندهاند و از آنها –برای تداعی وقایع عاشورا- عکسها میگیرند. دلشان میخواهد از کودکستان و دبستان بچهها با فرهنگ شهادت آشنا کنند و به کتابهای درسی چاشنی فرهنگ عالی شهادت اضافه کنند. بعد تعجب میکنند که گروه جندا... از کدام سوراخ درآمده است؟
بالاخره نمیشود یک روز حسین فهمیده را رهبر دانست و اسوه شهامت و نماینده تمام شهدای هشت سال جنگ معرفیاش کرد و روز دیگر کسان دیگری را که عملی مشابه او انجام میدهند، تروریست و جنایتکار نامید. آن نوجوانان عضو جندا... را هم با ایده مبارزه با حکومت ظالم و وعده بهشت برین بمب به تناش می بندند و میفرستندش وسط مردم بیگناه و بینوا. فعل، یک فعل واحد است؛ بستن مواد منفجره به خود و در پی عقیدهای خود را فدا کردن. ولی در یک گفتمان اسماش عملیات استشهادی است و در گفتمان دیگر، انتحاری است. مهم این نامگذاریهای سوری نیست که بالاخره نتیجه این اعمال به نفع عدهای، و به ضرر عدهای دیگر است؛ آنچه خطرناک است و اثرش را با آب زمزم هم نمیتوان شست، حک کردن این نوع افراطیگریها در ذهن و روح بچههای معصوم است؛ دیگر اینکه فرداروزی اسم اعمال چنین کودکانی، استشهادی باشد یا انتحاری چه اهمیتی برای این نسل بهفنارفته دارد؟