مهر ۰۲، ۱۳۸۸

هدهدی که در مخالف با زنان حکم شرعی صادر می‌کند

تا دیروز اگر عالِمی، روحانی‌ای قرار بود برای اثبات نظریات خودش، فکتی از قرآن بیاورد، می‌گفت «خداوند» در قرآن می‌فرمایند...
حالا در چنین روزگار قحطی‌زده‌ای، حضرت آیت‌الله محمدعلی گرامی که صاحب رساله و 31 جلد کتاب در حوزه‌های فقی و اخلاقی و قرآنی و عرفانی است، در باب اینکه اثبات کند چرا وزارت زنان در اسلام غیرشرعی است، از «هدهد» فکت می‌آورد و می گوید: "حضور زنان در کابینه مشروع نیست. قرآن در داستان ملکه سبا تکلیف ما را روشن کرده است. وقتی از هدهد در برابر سلیمان نقل می‌شود، به دو مطلب عجیب و غیرعادی اشاره می‌شود؛ یکی اینکه قوم سبا خورشیدپرستند. یکی هم اینکه رئیس آنها یک زن است. هدهد از این ماجراها با تعجب و به عنوان مسائل غیرعادی یاد می‌کند. حضرت سلیمان و خدا هم حرف هدهد را رد نمی‌کنند. این مسئله جزء احکام تأییدی اسلام است."

یعنی قول هدهد برای این حضرت آیت‌الله، حجتی الهی است تا اعلام کند قدرت گرفتن زنان خلاف شرع است... یعنی دیگر همین مانده بود که هدهد برای ما تعیین تکلیف کند حق داریم در دولت حضور داشته باشیم یا حق نداریم!
ایشان غیر از دلیل بسیار محکم شرعی، دلایل علمی هم برای این امر دارند: "در کتاب‌ها (؟) هم بررسی شده است که مثلا حجم مغز زن کمتر از حجم مغز مرد است."

این مصاحبه‌ی سرشار از افاضات عالمانه‌ی حضرت آیت الله‌العظمی را اینجا بخوانید.

شهریور ۲۹، ۱۳۸۸

از خلاقیت‌های سرخوشان همیشه در صحنه

منبع عکس نمی‌دانم کجاست متاسفانه!

شهریور ۲۷، ۱۳۸۸

فرق قلم با شیشه نوشابه

مجید مجیدی سازنده‌ی اولین فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی هفته گذشته در مراسم دیدار هنرمندان با رهبر شرکت کرد و در آن جمع به سخنرانی پرداخت. او که برای ساخت آن فیلم انتخاباتی، معمولا همراه موسوی در دیدارها و سخنرانی‌ها و سفرها حاضر می‌شد، به دلیل حضورش در جمع دیدارکنندگان با رهبر و اشک ریختن‌اش، از سوی بسیاری مورد شماتت قرار گرفت که اشک کباب موجب طغیان آتش است! تا جایی که یکی از نویسنده‌های طناز وبلاگستان هم ارادت را به مجیدی به حداکثر رساند و به او گفت: خفه شو بگیر سرجات بنشین؛ بگذار ده‌نمکی حرفاشو بزنه.

وقتی مجیدی به جبهه‌ی هواداران میرحسین پیوست و کارگردان اولین فیلم انتخاباتی او شد، از کسی اجازه گرفت؟ یا وقتی مجیدی چندی قبل، ناظر به نظریات عبدالکریم سروش درباره‌ی منشا وحی و قرآن، گفت که او کافر است، از کسی اجازه گرفت؟ آیا اساسا کسی لازم می‌دید که در این موارد، آدم عاقل و بالغی مثل مجیدی، برای تصیمات شخصی و اعتقادی زندگی‌اش از کسی اجازه بگیرد؟ در واقع باید پرسید کسانی که مجیدی را سبز می‌دانند و از این دیدار برآشفته شده‌اند، مگر یادشان رفته بود او چندی قبل حکم تکفیر سروش را هم صادر کرده بود؟ مگر کسی نمی‌تواند هم سازنده‌ی رنگ خدا باشد، هم در محضر رهبر اشک بریزد و هم کارگردان فیلم انتخاباتی میرحسین باشد؟

یک جای این معادله‌‌ی منتقدان اشکال دارد؛ نمی‌توان مجیدی را فردی عامی و بی‌اطلاع در نظر گرفت؛ دست کم فیلم‌هایی که این آدم تا به حال ساخته است، یک منش رفتاری و خصوصیت اخلاقی را در او، بیش از سایر صفات‌اش به نمایش گذاشته است و آن‌ صداقت است؛ هر چند که در این راستا، کافر نامیدن کسی، به‌هیچ‌وجه مسئولیت اخلاقی مسلمانی که بویژه تخصص‌اش هم زیر و بالاهای امور فقهی و دینی، نیست، محسوب نمی‌شود.

به نظر می‌رسد آنچه منجر به انتقادات فعلی به مجیدی شده است، وجود یکی از پیش‌فرض‌های زیر در ذهن معترضان باشد:
اینکه همه‌ی طرف‌داران موسوی مثل هم فکر می‌کنند.
اینکه اگر کسی طر‌ف‌دار سبز شد، باید هرگونه مراوده‌ای را با غیرسبزها حرام اعلام کند.
اینکه فقط بخشی از عملکرد فرد را که به باورهای ما نزدیک‌تر است، معیار ارزیابی درباره‌ی آنها قرار بگیرد و و سایر جنبه‌ها در تلاشی خستگی‌ناپذیر در ذهن به عقب رانده شود.
اینکه همه‌ی کسانی که از رویدادهای بعد از انتخابات و کشتارها و شکنجه‌ها ناراحت هستند، باید مشابه یکدیگر واکنش نشان دهند.

×
البته به همان اندازه که مجید مجیدی حق دارد در مقام یک مسلمان، اظهارات سروش را رد کند، دیگران هم حق دارند به مجیدی اعتراض کنند که چرا در چنین دیداری حاضر شده است؛ ولی نباید از یاد ببریم که هر کسی خشونت را با ابزار و به شیوه‌ای اعمال می‌کند که بیشترین تسلط را به آن دارد؛ یکی در خیابان باتوم دارد، یکی در صداوسیما میکروفون دارد، یکی در نمازجمعه تریبون دارد، یکی تنفگ دارد و یکی هم شیشه نوشابه دارد.

مباد و نیاد روزی که اگر شیوه‌ی کسی، نوشتن و ابزارش، قلم است، به جای نقد عمل مخالف‌اش و بیان نظر کاملا شخصی خودش، قلم را تبدیل به باتوم و شیشه نوشابه کند و در کمال خونسردی به حق انتخاب‌های شخصی طرف مقابل تجاوز کند.

منتشر شده در نیم نما

شهریور ۲۶، ۱۳۸۸

آیت‌الله دستغیب به مقام معظم رهبری: این‌قدر نافهم آدم باید باشه؟!



هی می‌گه مسجد شما مسجد ضراره ... برو دنبال کارت. برو یه گوشه بشین توبه بکن . برو از ملت عذرخواهی بکن، از این کارایی که کردی...

مىگه ما بچههاى خدا هستيم. ما حزب‌الله هستيم... تو خودت اهل بهشتى، اون‌وقت بنده كه دارم به تو نصيحت مىكنم من شدم اهل جهنم؟ يا اينها شدند اهل جهنم؟ مسجد ما مسجد ضرار شده؟ نافهم! خوب اين چه حرفيه كهدارى مىزنى تو؟ به جهنم مىرى اما بهشتي‌ها رو می گی که ما اهل جهنم هستيم؟

خب مىآييد رأى مردم رو مىگيريد، اون‌وقت اون‌ها را پاره مىكنيد، صندوقها رو مىريزد توى گاودونى یا هرجا. اينها را بايد ببرى يك جايى كه دونه دونه بشمارى... توى امانتدارى؟ تو اهل بهشتى؟ اون‌وقت ما اهل جهنم هستيم؟ تو سيد هستى؟ اما ما سيد نيستيم؟ خوب آخه اين چه حرفهايى است داري مىزني؟ والا به خدا...

خلاصه اين هم يك عده از كسانى كه امانتدار نيستند، خائن‌اند. خائن به ملت معنىاش چيه ديگه؟ خب خيانت كرده. اون‌وقت ما داريم مردم رو ارشاد مىكنيم، داريم حرف مىزنيم مىگوييم مردم مسلمان باشيد، گناه نكنيد، اون‌وقت به‌مون مىگويند كه بله شما مرتدید. ولی تو که دسته‌دسته را داری به جهنم می‌بری و نامسلمون و بی‌نماز می‌کنی، تو اهل بهشتی و ما اهل جهنم‌ایم! هان؟ خب این نافهمی‌یه دیگه. این‌قدر نافهم آدم باید باشه؟

تو دیروز رفتی بودی جبهه. حالا نمی دونم رفته بودی یا نرفته بودی... برو دنبال کارت بنده خدا! برو یه گوشه بشین توبه بکن...

این کارها رو نکنید با این جوونها. جوون دیگه به کی اعتماد بکنه؟ یه عده رو که با تهمت بیرون کردید. یه عده رو که با چماق بیرون کردید. دیگه کی مونده دیگه؟


فرمانده بسیج لانه شیطان را رونمایی کرد


اولین بازی کامپیوتری سازمان بسیج دانش‌آموزی با نام "لانه‌ی شیطان" از سوی طائب، فرمانده بسیج، رونمایی شد.

گزارش تصویری باشگاه خبرنگاران جوان

شهریور ۲۱، ۱۳۸۸

وقتی وزیر علوم شیطان را کشف می‌کند

اظهارنظر درباره ی متافیزیک از سوی مسولان دولتی نظام جمهوری اسلامی البته موضوع تازه‌ای نیست؛ اما این مساله، به‌ویژه در دولت احمدی‌تژاد تبدیل به رویه شده است که مقامات مسئول به جای پرداختن به موضوعات مربوط به دایره‌ی وظایف خود، به صحرای محشر بزنند و درباره‌ی مسائل ماورایی، به طرح ایده‌هایی بدیع و ابتکاری بپردازند.

هنوز از اظهارات "ذوقی" رحیم مشایی درباره‌ی آفرینش و نسبت انسان و خداوند، یکی دو روزی نگذشته بود که كامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در سخنرانی‌ای تاکید کرد که "من تنها دغدغه دين را دارم و دانشگاه‌ها نيز بايد همين دغدغه را داشته باشند... در تفكر ليبراليسم... ‌نتيجه سير علوم، دانشگاه‌هاي نظام‌هاي غربي است كه با اين مسير حركت مي‌كنند و اوج آن شيطان است."

صرف‌نظر از اینکه افراد حلقه‌ی اول احمدی‌نژاد محتوای سخنرانی‌هایشان را درباره‌ی خدا و دین و شیطان و آفرینش، بر اساس چه منابعی تهیه و تنظیم می‌کنند، آنچه جای‌تامل دارد، این است که مثلا فردی که رئیس ستاد انتخابات کشور بوده و حالا با هر شیوه‌ای توانسته وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بشود و در جایگاهی قرار بگیرد که ارباب‌رجوعان‌اش باسوادترین و پیشروترین قشر مردم این کشور هستند، به چه حقی در اولین سخنرانی خود در جایگاه وزارت علوم، دغدغه‌های دینی خودش را ابراز می‌کند؟ اگر ایشان "تنها" دغدغه‌ی دین دارند، ایشان را چه به وزارت؟ آن هم وزارت "علوم"، "تحقیقات" و "فناوری"؟ بهتر نبود به جای ساختمان خیابان کریم‌خان، حکم امام جماعت یکی از مساجد تهران را به نام ایشان می‌زدند؟ ایشان که از غرب مدرک نگرفته‌اند؛ پس از کجا درباره‌ی سیر علوم در دانشگاه‌های غربی اطلاع دارند و با منشی کردانیسم‌مآبانه آنها را "شیطان" می‌دانند؟

در کدام آیه‌ی قرآن، شناسایی شیطان به عهده رئیس سابق ستاد انتخابات کشور و وزیر علوم گذاشته شده است؟ یا در کدام روایت معصومان، نقل شده اگر کسی روزی روزگاری استاندارد تهران بود و بعدها وزیر علوم شد و از سر حوادث دوران، "دغدغه‌ی دین" ایشان را گرفت، می‌تواند دانشگاه‌ها را ملزم کند که "باید همین دغدغه را داشته باشند"؟ یا بر اساس کدام بخش از سنت پیامبر، کسی که دروغ می‌گوید، تقلب می‌کند و حقوق انسان‌های مظلوم را ضایع می‌کند، می‌تواند "تنها دغدغه"اش دین باشد؟
*
این افراد با دقت و ریزبینی تمام، هر کدام با توجه به عملکردی که تا به امروز داشته‌اند، دقیقا برای ویران‌کردن حوزه‌ی مسئولیت‌شان به وزارت گماشته شدند؛ اتفاقا کسی باید سکاندار وزارت علوم بشود که دکترای جعلی دارد؛ اتفاقا کسی باید در این صندلی بنشیند و به امور فرهیخته‌ترین اقشار این جامعه رسیدگی کند که رئیس ستاد انتخابات وزارت کشوری بوده است که احمدی‌نژاد را از درون صندوق درآورده است. اتفاقا کسانی باید بر صدر مجلس بزرگان این کشور بنشینند که ید طولایی در تحقیر و ویران کردن این ملت دارند. بله! احمدی‌نژاد خیلی باهوش است.

منتشر شده در نیم نما

مصباح یزدی در دیدار با مسئولان گرداب: به برکت رهبر وظایف سپاه توسعه یافته!

آيت‌الله مصباح يزدي در ديدار با مسئولان مركز بررسي جرائم سازمان‌يافته سپاه و دست‌اندركاران پروژه گرداب گفت:
اقدامات شما بايد به گونه‌اي باشد كه "ريشه‌هاي فكري" را عوض كند. تا زماني‌كه ما "تعدد قرائت‌ها" را قبول داريم، "آزادي" به معناي بي‌بندوباري را به عنوان بزرگ‌ترين محبت الهي قبول داريم، هرجايي كه برويم، همين مفاسد وجود خواهند داشت.

وی درباره‌ی "قداست سپاه" گفت: خوشبختانه ما امروز شاهد هستيم كه اين نهاد مقدس با توجه به اينكه برخورد با چنين سايت‌هايي رسماً "جزو وظايف‌اش به حساب نمي‌آيد" اين "فداكاري" و دفاع از فرهنگ و باورهاي اسلامي را انجام مي‌دهد و" به بركت رهبري"‌هاي مقام معظم رهبري، "وظايف سپاه خيلي توسعه داده شده" به طوري كه سپاه در حوزه‌هاي سازندگي، اقتصاد، فرهنگ و... وارد عمل شده است و در سايه همين رهنمودهاست كه شما مي‌توانيد حركتي انجام دهيد والاّ به شما اجازه نمي‌دادند.

شهریور ۱۸، ۱۳۸۸

انقلاب مخملی در کشورهای عربی کلید زده شد

چه کسی قبای خدمت و عدالت‌گستری به تن کرده است؟


نطق امروز اوباما در کنگره امریکا در دفاع از خدمات درمانی دولتی




مرتبط:
گزارش سی.ان.ان

پرسش یک فمنیست از یک حضرت آیت‌‌الله العظمی

آيت‌الله العظمي سبحاني، از مراجع تقلید، در مدرسه‌ی علمیه حجتیه قم گفت: قرآن ارزش زيادي براي زنان قائل است و فمنيست‌ها براي درک جايگاه زن بايد به آيات قرآن مراجعه کنند.

پرسش یک فمنیست: حاج آقا منظور شما یعنی آیه 223 سوره بقره است مثلا؟

نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ...

ترجمه مجتبوی: زنان‌تان كشتزار شمايند؛ به كشتزار خويش هرجا و هرگاه كه خواهيد درآييد.
ترجمه مشکینی: زنان شما كشتزار شمايند؛ پس از هر سو و هر وقت كه خواستيد به كشتزار خود درآييد.
ترجمه بهرام‌پور: زنان شما كشت شمايند؛ پس هرگاه خواستيد، به كشت خود درآييد.

شهریور ۱۷، ۱۳۸۸

خواهران محجبه ونزوئلا در حرم رضوی



شهریور ۱۵، ۱۳۸۸

انتقاد به رهبر به رسانه داخلی هم رسید

تابناک معمولا پای اخبار خاصی مثل خبرهای رهبر، کامنت منتشر نمی‌کند و یا اگر هم بکند، کامنت‌های تشویق و تملق است.
ولی انتشار برخی نظرات زیر خبر گلایه‌ي رهبر انقلاب از دیدارهای دانشجویان و استادان بسیار جالب توجه است. خبری که در آن از قول رهبر آمده است: "شما همه‌ی‏ دانشجویان كشور نيستيد و شايد نماينده‌ی همه‏ تفكرات گوناگون و سلایق گوناگون دانشجویى هم نباشيد؛ ليكن شكى نيست كه يك مجموعه‌ی‏ عظيمى از دانشجويان، آن‌چنان مى‏انديشند كه شما اينجا بيان كرديد ..."

برای اولین بار است که چنین نظراتی زیر اظهارات رهبر از سوی رسانه‌ای که داخل ایران فعالیت می‌کند و فیلتر نیست، منتشر می‌شود:
* بله کاملاً مشخص است که ایشان در تمام 20 سال گذشته از این موضوع بی‌اطلاع بوده و اینک به فکر شنیدن افتاده است.
* خدا بده دل خوش، دانشجو تو دانشگاه خودش نمی‌تونه حرف بزنه حالا بره در محضر رهبر حرفاشو بزنه؟ ای بابا!
*چه عجب! بالاخره مقام معظم رهبري متوجه شدند كه همه دانشجويان به بيت رهبري راه ندارند.
* آن صداهای دیگر، چندی است به گوش فلک نیز رسیده است.
* خوب کسانی را می‌برند که خواستار محاکمه موسوی باشند و حامی محمود.
* بی خیال؛ دیگه دیر شده!
* اگر ایشون واقعا قصد دارند نظر همه طیف‌ها رو بدونن بهتره که خودشون قدم‌رنجه کنن و بین مردم تشریف بیارن و اجازه بدن همه افراد نظر خودشون رو بیان کنن بدون ترس و نگرانی. تا وقتی قراره افراد تشریف ببرن خدمت ایشون با فیلترهای موجود فقط و فقط طرفداران دو آتیشه می تونن خدمت ایشون برسن و تازه از اون جمع هم فقط تعدادی خاص اجازه بیان و حرف زدن پیدا می کنن که البته همشون فقط تملق می کنن...
* این مربوط به این جلسه نیست. در تمام دیدارها همین‌گونه است نه فقط در مورد دانشجویان و اساتید.
* واقعا" چینش سخنرانان مسخره بود. افتضاح. اینها هیچ کدام نماینده‌ی دانشجویان نبودند.

نظرات خوانندگان درباره واکاوی عملکرد بی.بی.سی در حوادث اخیر هم بسیار خواندنی است.

مرتبط:
این روزنامه‌نگاران گمنام
تابناک و سخاوت کامنتی

شهریور ۱۴، ۱۳۸۸

احمدی‌نژادی‌ها خود را برای دور سوم آماده می‌کنند

مجتبی ثمره هاشمی در مراسم تقدیر از اعضای ستادهای انتخاباتی احمدی‌نژاد در استان خوزستان گفت: کلیه‌ی افرادی که در ستاد همکاری می‌کردند باید جمع و وحدت خود را حفظ کنند؛ چون "انتخابات دیگری" پیش رو داریم و این جلسات باید تکرار و حتی در شهرستان‌ها نیز برپا و شرایط سیاسی روز در آنها بررسی و نقد شود تا "در انتخابات بعدی گام‌های محکم‌تری برداریم."

چندی پیش فاطمه رجبی هم در نامه‌ای به احمدی‌نژاد نوشته بود: به نظر مي‌رسد اينك شما به‌عنوان يك شيعه‌ی منتظر در عرصه‌ی قدرت اجرايي كشور، بار دوم آزمايش خود را با تشكيل كابينه دهم آغاز مي‌كنيد. چه زيباست كه شكوه پايداريتان در عقايد ايماني، همانند 4‌سال پيش استمرار يابد، اوج بگيرد و بروز و ظهور بيشتري داشته باشد تا "براي مرحله‌ی سوم آب‌ديده‌تر گرديد" و ما دوست‌داران شما و منتظران ظهور بدان سزاوارتر.
*
قبل از برگزاری انتخابات، خبری دست‌به‌دست در ایمیل‌ها چرخید که در آن ادعا می‌شد احمدی‌نژاد در جلسه‌ای خصوصی گفته است قدم بعدی فتح سنگر قانون اساسی و افزایش دوران ریاست‌جهوری است. ایمیلی که ماه‌ها قبل از برگزاری انتخابات در کنار ایمیل گرفتن فتوای شرعی برای تقلب، نگرانی‌های بسیاری را به وجود آورد؛ اما از آنجایی که از منابع خبری موثق تایید نشد و همچنین از آنجایی که چنین بحثی اساسا خنده‌دار به نظر می‌رسید، احتمال صحت خبر را با شبهات جدی مواجه می‌کرد.

اما بویژه اظهارنظر ثمره هاشمی به عنوان یکی از نزدیک‌ترین افراد به احمدی‌نژاد، می‌تواند نگرانی‌هایی را به‌وجود آورد که حتما برنامه‌ریزی‌هایی برای افزایش قدرت شخص احمدی‌نِژاد وجود دارد که به دقت در حال پیگیری و آماده‌سازی بسترهای مناسب آن هستند؛ وگرنه در قانون اساسی‌ای که هر کس تنها دو دور می تواند رئیس‌جمهور باشد، منظور از گام‌های محکم در انتخابات دیگری که پیش‌ روی اعضای ستاد احمدی‌نژاد است، چیست؟ یا اگر بحثی در خانه‌ی غلامحسین الهام به عنوان سخن‌گوی دولت در نگرفته بود، منظور همسر او از "مرحله‌ی سوم" چیست؟

به دلایلی این اتفاق ابدا ناممکن نیست؛ مثل اتفاقی که بر سر نتایج انتخابات افتاد و از بس غیرممکن به نظر می‌رسید، کسی فکرش را هم نمی‌کرد. ولی در میان بهت سنگین و ناباوری همگانی، اتفاق افتاد. پس هر اتفاق ناممکن و نامحتمل دیگری هم ممکن است رخ بدهد و به قول احمد زیدآبادی در آخرین یادداشت‌اش قبل از دستگیری، همیشه باید برای تحلیل و پیش‌بینی‌ رویدادهای ایران، از خوش‌بینی به شدت پرهیز کرد و "بدترین اتفاق ممکن" را متصور شد.

ثانیا این اتفاق غیر ممکن نیست؛ چون کسی وجود ندارد تا از وقوع آن جلوگیری کند. واقعا انتظار داریم چه کسانی پشت ملت، به دنبال احقاق حقوق اولیه انسانی باشند؟ از نمایندگان مجلس انتظار داریم؟ که یکی‌شان مسئول بازداشت‌گاه کهریزک است و دیگری که عضو کمیته‌ی حقیقت‌یاب است، درباره‌ی زندانیان به صراحت دروغ می‌گوید تا پرونده‌های مساله‌دار شخصی‌اش رو نشود؟ یا از نمایندگانی که با افطاری‌های آنچنانی، رای اعتماد را سر سفره‌های چرب و لذیذ قبلا فروخته‌اند؟ از رئیس مجلس انتظار احقاق حق داریم یا از برادرش در قوه‌ی قضائیه؟ از فرمانده بسیج تهران که اعترافات زیر نظر شخص او انجام شده است یا از دادستان؟ واقعا اصلا کسی مگر وجود دارد که در ساختارهای فعلی قدرت باشد و بتواند از وقوع چنین امری جلوگیری کند؟

مرحله‌ی سوم برای احمدی‌نژاد نه دور است نه دیر؛ به قول خانم رجبی این جمع سربازان گمنام امام زمان به عنوان شیعه‌های منتظر در عرصه‌ی قدرت اجرایی کشور، به‌خوبی دارند خودشان را آبدیده می‌کنند.

منتشر شده در نیم‌نما

شهریور ۱۳، ۱۳۸۸

آبی که از سر مراسم شب‌های قدر هم گذشت

مراسم شب‌های قدر شاید معنوی‌ترین مراسمی بوده است که مردم ایران و حاکمان‌شان را هر سال دور هم جمع می‌کرده است تا در ماهی که ماه نزول قرآن و شب‌هایی که فرشتگان و روح از آسمان رحمت می‌فرستند، دولت و ملت در مرقد بنیان‌گذار حکومتی که اصل و اساس تئوری‌اش بر معنویت‌گرایی به جای دنیاگرایی قرار داشته، با همدیگر به دعا و مناجات برای تزکیه روح بپردازند.

امسال برای اولین بار در بیست سال گذشته، آستان امام خمینی طی اطلاعیه‌ای به دلیل "برخی مشکلات پیش رو"، اعلام کرده است از برگزاری مراسم شب‌های قدر معذور است. این اتفاق درحالی می‌افتد که از چندی قبل گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی این دولتی-مردمی‌ترین گردهمایی معنوی سال و سخنرانان ثابت آن بویژه سید محمد خاتمی آغاز شده بود؛ اخباری مبنی بر اعمال فشار بر سید حسن خمینی برای حذف خاتمی از فهرست سخنرانان و اظهار نگرانی از حضور سبزها در مراسم، احتمالا فشارها را بر روی حسن خمینی آنقدر افزایش داده است که این تنها عضو زنده و فعال بیت بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، مجبور می‌شود مراسم بهترین و عزیزترین شب‌های مسلمانان را در حکومتی اسلامی و در مدفن تئوری‌پرداز همان حکومت، لغو کند.

سید حسن خمینی، البته می‌توانست کوتاه بیاید و لیست سخنرانان را تغییر دهد و کسانی را دعوت کند که مورد پسند و تایید باشند. اما او در ماجراهای اخیر، زیر بار نتایج انتخابات ریاست جمهوری نرفته بود و با عدم شرکت در مراسم تنفیذ احمدی‌نژاد و همچنین عدم‌همراهی او در مراسم تجدید میثاقاش‌اش با امام خمینی، نشان داد که رگه‌هایی از قاطعیت پدربزرگ‌اش را به ارث برده است.

عدم برگزاری مراسم شب‌های قدر در مرقد بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، سی سال پس از استقرار نظام دینی و بیست سال پس از فوت همان بنیان‌گذار، نه تنها نشان می‌دهد این دین و همه آیکون‌های مربوط به آن، چه ابزاری در دست حاکمان است که مرتب با استفاده از آنها در پی اعمال فشار به همدیگر هستند، بلکه از طرف دیگر نشانگر این واقعیت است که آب از سر این نظام دینی و اسلامی گذشته است؛ در نظامی که قرار بوده است اسلام اصل و اساس همه چیز قرار بگیرد، به‌راحتی می‌توان مراسم شب‌های تربیتی و معنوی قدر را هم لغو کرد.

این شکاف دولت-ملت دیگر آن‌چنان دره‌ی سهمگین و هول‌آوری شده است که حتی به بهانه‌ی شب‌هایی برتر از هزاران ماه هم، نمی‌ارزد کسی خودش را دچار وحشت رویارویی با طرف مقابل و هول سقوط به ته دره کند.

منتشر شده در نیم‌نما

تابناک و سخاوت کامنتی


از کامنت‌های "منتشر شده" در تابناک زیر این عکس:
جنتی به کروبی: بگیر همین‌جا آروم و بی‌صدا بشین وگرنه تو رو هم می‌فرستیم کهریزک که خودت مدرک شی ...

شهریور ۱۲، ۱۳۸۸

جملاتی از نطق وزرا در دفاع از برنامه‌هایشان در مجلس

به سلامتی که تکلیف کابینه دهم هم روشن شد. جملاتی چند از نطق وزرا در دفاع از برنامه‌هایشان در مجلس:

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: صعود از مدار توسعه‌نيافتگي فاقد دانش به صعوديافتگي متكي به دانش‌محوري، يكي از برنامه‌هايم است.

وزير بازرگاني: امنيت قضايي در گرو حمايت از توليدات كشاورزي است.

وزیر امور خارجه: در بحث مسلمانان چين ما با تدبير عمل كرديم و بر امر مهم حمايت از حقوق آن‌ها به شيوه‌ها و روش‌هاي خاصي كه در مناسبات با چين داشتيم سعي كرديم كه اين چارچوب را براي مسلمانان ايجاد كنيم.

وزیر اطلاعات: رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشگاهیان، تعبیرشان از این عزیزان، افسران و سربازان عرصه‌ی جنگ نرم بود، سوال این است که چه کسی قرار است اطلاعات وضعیت دشمن را به این مجموعه سرباز و افسری که می‌خواهند در این جنگ شرکت کند و به امید خدا موفقیت به دست آورد، بدهد؟ آیا جز این است که وزارت اطلاعات باید با یک ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با فرهیختگان حوزه و دانشگاه و دانشجویان آن‌ها را در انجام مبارزه و هماوردی با دشمن موفق کند؟

وزير امور اقتصادي و دارايي: در صورت راي اعتماد مجلس همچون گذشته و بيش از آن بر مدار قانون و منطق كارشناسي، هماهنگي و همكاري با ساير اعضاي كابينه تلاش می کنم.

وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش: خداوند توفيق فرموده 14 ماه مسووليت معاونت آموزشي وزير و رئيس سازمان استثنايي كشور را داشته باشم و آنها را به خوبي مديريت كرد‌ه‌ام و خوشبخت هستم كه امروز اعلام كنم كه عملكرد بنده در اين سازمان نشانگر اين است كه خيلي از برنامه‌ جلوتر هستيم.

وزیر نیرو: اقتصاد، ‌صنعت و همه امور اجرايي كشور در گرو فعاليت‌هاي وسيع اين وزارتخانه است، لذا بايد امور آن به بهترين وجه فعال باشد و اين امر راهي ندارد، جز اينكه وزير آن دست در دست متخصصان وزارت نيرو و نمايندگان گذاشته و از عنايات رئيس‌جمهور استفاده كنند.

وزیر نفت: بر جامع‌نگري مديريت استراتژيك، علاوه بر در نظر گرفتن چشم‌انداز مذكور و استفاده موثر از منابع هيدروكربنيك كشور براي تبديل ايران به يك قدرت منطقه‌يي جهت ايفاي نقش برتر ژئوپولتيكي و ژئوكونوميكي بيش از پيش تاكيد دارم.

وزیر کشور: با تاكيد بر اينكه آمادگي پذيرش مسووليت در عرصه‌هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي و امنيتي را دارم باید بگویم در طول چهار سال گذشته با رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب و تلاش شبانه‌روزي دانشمندان، متخصصان و همكاري و تعامل جامعه علمي كشور، زمينه‌هاي تحول و جهش بي‌سابقه در عرصه‌هاي فني، علمي و تحقيقاتي فراهم آمد که نقطه‌ي عطف آن صدها دستاورد و اختراع از جمله پرتاب ماهواره اميد در بهمن 87 بود كه فضا را به تسخير اراده‌ي‌ خستگي‌ناپذير ملت عزيز ايران درآورد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: شايسته است كه مديريت فرهنگ هر كشور با هدف بازتوليد سرمايه‌هاي معنوي تعريف و طراحي شود تا اعتلاي فرهنگ عمومي از طريق تقويت روحيه خودباوري، مشاركت‌جويي، قانون‌گرايي، نظم و انضباط ‌پذيري و وجدان كاري و با سيطره ارزش‌هاي اسلامي، نشاط، تلاش و سازندگي محقق شود. اين بردار، تهاجمات فرهنگي دشمن را خنثي مي‌كند و پنجره خوش‌منظره‌ي اقتدار فرهنگي نظام را براي نمايش زيباي‌هاي فرهنگي هويت‌آفرين ايران اسلامي مي‌گشايد.

پ.ن. وجه مشترک بارز اغلب این افراد، بی‌اطلاعی توذوق‌زننده‌شان از دستور زبان فارسی و معانی واژه‌ها و بویژه ترکیبات اضافی و وصفی است.
بررسی محتوای دعاها و مناجات‌ها و توصیه‌های اخلاقی و آرزوهایشان در جلسات دفاع از برنامه‌هایشان هم که فرصتی دیگر می‌طلبد.

شهریور ۱۰، ۱۳۸۸

در طریقت شما کافری‌ست رنجیدن؟

دکتر عبدالحسین روح‌الامینی، پدر شهید محسن روح‌الامینی:
خيلی از دوستان از بنده سؤال می‌كردند كه آيا شكايت كرده‌ام يا نه؟ در جواب می‌گفتم كه ما برای شكايت فرصت داريم، اما از ما جلوتر رهبری هستند كه از همان اولين ساعات دستور رسيدگی دادند و از ما هم در رسيدگی به اين حوادث پيشگام‌تر و پيشروتر بودند. ... به همين جهت ما خاطرجمع و مطمئن شديم كه خون اين جوان پايمال نمی‌شود و در صف اول خون‌خواهی مقتولين مظلوم حوادث اخير، شخص رهبر انقلاب هستند.

به نظر می‌رسد آقای دکتر روح‌الامینی مرد باایمانی است و ظاهرن "هر که در این بحر مقرب‌تر است/جام بلا بیشترش می‌دهند" باور قلبی‌اش است.
خیلی دلم می‌خواهد بدانم برای این سوال که ثمره‌ی ایمان او را چه کسی می‌برد، دقیقن و مشخصن چه جوابی به خودش داده است؟!

مرتبط:
پدران عقب بایستید لطفا!