بهمن ۱۹، ۱۳۸۹

استادان دانشگاه مضحکه چه کسانی؟

ششصد نفر از استادان دانشگاه که در همایش "اساتید، فرماندهان جنگ نرم" شرکت کرده بودند، بیانیه‌ای صادر کردند که از جهات بسیاری قابل‌تامل است. بیانیه بی‌نظیری که با خواندن‌اش آدم احساسات بسیار متناقضی را هم‌زمان می‌تواند تجربه کند. 

این ششصد استادی که ما نه نامی از آنها می‌دانیم و نه می‌دانیم استاد چه رشته‌هایی هستند و در چه دانشگاه‌هایی درس می‌دهند، به عنوان فرماندهان جنگ نرم در پاراگراف اول بیانیه‌شان "رسالت انقلابي و اسلامي" خودشان را "در قبال نظام اسلامي" زوشن می‌کنند. 

این استادان محترم در ادامه با کلمه و ترکیباتی که در یک سال اخیر در سخنرانی‌های شخص اول مکررا شنیده‌ایم، در 10 بند جملات مختلفی ساخته‌اند. کلمات و ترکیبات تازه‌ای که جملات این بیانیه را به نام 600 استاد دانشگاه، ساخته است، اینها هستند: فتنه/عناصر داخی/حامیان خارجی/معیار بصیرت/ نخبگان/9 دی/سوابق انقلابی/ مطرود/ کف خیابان/ عناصر خودفروخته/جهاد علمی/ جنبش نرم‌افزاری و...

یکی از خنده‌دارترین بخش‌های این بیانیه، بند سوم آن است. آنجا که این استادان بسیجی ادعای خارق‌العاده‌ای را مطرح کرده‌اند که بعید است برندگان نوبل فیزیک و شیمی و پزشکی حتی جرات فکرکردن به آن هم را داشته باشند. این دانشمندان یکتای عالم علم و دانش بشری، آمادگی خود را برای "در نورديدن مرزهاي دانش در تمام ابعاد" اعلام کرده‌اند و  "در همين راستا" از "مسئولان ذي‌ربط" خواسته‌اند "موانع موجود در جهت حركت شتابان و يافتن راه‌هاي ميان‌بر براي رسيدن به قله‌هاي علم و تكنولوژي برداشته شود."  حالا اگر این سوال برای شما مطرح است مسئولان ذی‌ربطی که باید بروند موانعی را که فتنه‌گران 88 سر راه این میان‌برها تا به قله نصب کرده‌اند، بردارند، دقیقا چه کسانی هستند، باید بدانید که آنها کسی نیستند. جز:  "رياست محترم جمهوري، شوراي محترم انقلاب فرهنگي و وزير محترم علوم، تحقيقات و فناوري". 

البته تصور نکنید که این استادان ذهن خود را تنها به موانع موجود در جاده‌خاکی‌های میان‌برهای منتهی‌به‌قله معطوف کرده‌اند. اگر شما مو می‌بینید، مطمئن باشید آنها کلاف مو می‌بینند. چون راه‌کار خودشان در این باره این است که همین مسوولان ذي‌ربط "موضوع تحول در علوم‌انساني" را "از شعار به برنامه" تبديل کنند؛ بلکه با این کار میان‌برهای جاده صاف شود و بدون اینکه مجبور باشند مسیری را که بشریت در حوزه علم و دانش دارد طی می‌کند، طی کنند، از میان‌برهای خاکی و سنگلاخ عبور کنند و "مرزهای دانش" را "در تمام ابعادش" درنوردند. آنها در ضمن، افتخار "پرچم‌داری" صاف‌کردن میان‌برها را هم اعطا کرده‌اند به: وزارت علوم.

این بیانیه البته به شکلی کاملا منطقی ادامه پیدا می‌کند و از وزیر علوم که بالاخره پرچم‌دار فتح قله‌های علم و دانش و درنوردیدن مرزهای دانش بشری است، خواسته شده آن سخنان خودش را درباره "گزينش متمركز اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها" جدی بگیرد. چون اگر این کار را جدی بگیرد، "تجارب ارزنده"ی کسب می‌کند که حتی می‌تواند "وضعيت گزينش دانشجوي دكتري را هم "سازماندهي" کند؛ چون احتمالا تنها در این صورت است که قله‌های مزبور ازجاده‌خاکی‌ها فتح می‌شود.

نکته قابل تقدیر و برجسته دیگر این بیانیه این است که این استادان همه‌فن‌حریف و کارشناس همه حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و بین‌المللی نه تنها از "اقدام شجاعانه دولت خدمت‌گزار جهت اجراي طرح بزرگ و ملي هدفمند‌سازي يارانه‌ها" به‌طور كامل حمايت کرده اند، بلکه لازم دانسته‌اند "مواضع تیم مذاکره‌کنندگان هسته‌ای" را هم "در راستاي منويات رهبر معظم انقلاب و حقوق مسلم ملت بزرگ ايران" ارزیابی کرده، فلذا مراتب تشکرشان را هم از "جناب آقاي دكتر سعيد جليلي و هيات همراه" ابراز دارند!

فکر کردید بیانیه با تشکر از رئیس تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای تمام می‌شود؟ یعنی از خودتان نمی‌پرسید چرا این ششصد فرمانده جنگ نرم باید اجازه بدهند شما در تصور باطل‌تان مبنی بر اینکه آنها هیچ از دنیای بین‌الملل سر در نمی‌آوردند باقی بمانید؟ بله. این خیال خام را از سرتان بیرون کنید. چون آنها نه تنها "حمايت خود را از مواضع به موقع، سريع و هوشيارانه دبيركل محترم حزب‌الله لبنان، سيدحسن نصرالله" هم  اعلام کرده‌اند، بلکه از "موج جديد خيزش ملت‌ها در كشور‌هاي عربي همچون تونس، مصر، يمن و اردن" که "مي‌تواند به افزايش قدرت امت اسلامي" منجر بشود هم اعلام حمایت کرده‌اند. در بند پایانی بیانیه هم فراموش نکرده‌اند که بر پایه مرغ همسایه غاز است، یادی از "ملت مقاوم، شجاع و مظلوم" مصر کنند و خواستار "فشار هرچه بيشتر به رژيم‌صهيونيستي و زمامداران روبه اضمحلال مصر براي رفع محاصره" از ملت مذکور شوند.

به اینجا که می‌رسم، نمی‌دانم بخندم به بلاهت و حماقتی که در سرتاسر این بیانیه موج می‌زند و خودم را آرام کنم که دارم تمرینات جمله‌سازی یک کارمند درجه‌چندم روابط عمومی وزارت علوم را می‌خوانم یا گریه کنم که این تصور وجود دارد که همان کارمند مزبور می‌تواند استادان دانشگاه را هم قاطی بازی حماقت‌بار و پاچه‌خوارانه خود و دستگاه‌اش کند.

منتشرشده درنیم‌نما

0 نظر:

ارسال یک نظر

شما چی فکر می کنید؟