تیر ۱۷، ۱۳۸۸

وقتی رسانه جای دروغگو را تنگ می کند


بدشانسی احمدی نژاد، دروغگویی که برای دروغ گفتن احتیاج به تلاش نداشت، این بود که در عصر موبایل و اس.ام.اس و فیس بوک و یوتیوب در ایران ظاهر شد و هر چه گفت با یک جستجوی ساده در اینترنت، هزاران سند، مدرک، عکس، فیلم و خبر علیه اش پیدا شد. آیا واقعا احمدی نژاد بیش از سایر دولتمردان و سردمداران قبلی به مردم ایران دروغ گفته بود؟ آیا سخنرانی های او بیش از اظهارات دیگران، جوک به حساب می آمد؟ این طور به نظر نمی رسد. فقط فرق شرایط در این بود که اظهارات او به مدد گستردگی و همه گیر شدن انواع "رسانه" این فرصت را یافت که ثبت، در مقیاس وسیع منتشر و تناقض ها و دروغ هایش روشن شود.

ماجرای مناظره میان کاندیداها و موضع گیری همه کسانی که نامی از آنها در مناظرات تلویزیونی آمده بود، مثل آبی بود که در لانه مورچه ها ریخته باشند؛ "رسانه" کاری با همه این آقایان کرد که هیچ منتقد، بدخواه و یا حتی دشمنی تا به حال نتوانسته بود با آنها بکند. ولوله ای در آنها انداخت که همگی دست به کار شده و تک تک با عصبانیت و حرص، از تلویزیون فرصت پاسخگویی خواستند.
این ماجرا هم گذشت و انتخابات شد و با وجودی که اس.ام.اس قطع شد، فعالان سیاسی و رونامه نگاران دستگیر شدند، سایتها فیلتر شد، روزنامه ها سانسور شد، خبرنگاران خارجی اخراج شدند و صدا و سیما بدون حضور هیچ رسانه رقیبی، به شستشوی مغزی مردم مشغول شد، هنوز "رسانه" بود که داشت به همه دنیا نشان داد در ایران دارد چی می گذرد؛ فقط با این تفاوت که حالا موبایل و اینترنت رسانه اصلی بودند به جای رادیو و تلویزیون و مطبوعات.

40 میلیون موبایل به دست ایرانی و 23 میلیون کاربر اینترنت، روزها توی خیابانها با موبایل های روشن راه می روند و لحظه های اعتراض و حق خواهی شان را ثبت می کنند. گیریم که تعدا دستگیر شده ها از هزار نفر و دو هزار نفر بگذرد، گیریم که ایران بزرگترین زندان رونامه نگاران بشود، گیریم که دویست، سیصد فعال سیاسی دستگیر شده باشند؛ آیا زندان های ایران برای 40 میلیون نفر یا حتی برای 23 میلیون نفر هم جا دارد؟

نقشه این دروغ بزرگ با جزئیات کامل، از خیلی وقت پیش با دقت تمام طرح ریزی شده بود. تنها چیزی که آقایان منبری همیشه فراموش می کنند این است که فقط منبرشان را قدرتمندترین رسانه می دانند و غافلند که در عصر امپراطوری انواع رسانه، دیکاتوری که هیچ، حتی دروغ مصلحتی که برایش توجیه شرعی هم دارند، غیر ممکن است. غیر ممکن است "رسانه" به هیچ دروغگوی متقلبی اجازه سردمداری و بقا بدهد و به همین دلیل است که بزرگترین مطالبه جنبش آزادیخواه مردم ایران، باید پیگیری برای تاسیس رادیو و تلویزیون خصوصی، مطبوعات آزاد و اینترنت پرسرعت بدون فیلتر باشد؛ آنچه گردش آزادانه اخبار و اطلاعات در کمترین زمان با بیشترین برد می تواند بکند، هیچ نظریه پرداز و سخنگو و رهبری از پس سالیان طولانی آگاهی بخشی نمی تواند بکند.


منتشر شده در روزنامه نگاران ایرانی به سردبیری مهدی جامی
پ.ن. این یادداشت 12 روز پیش نوشته شده است.



7 نظر:

سعید صحرایی گفت...

به جای واژه ی نا مأنوس و بیگانه ی اس. ام. اس بهتر نیست از "پیامک" در متن استفاده کنید/؟
به جای "مهمترین مطالبه چه باشد؟" بهتر نیست از عنوان مثلاً "رسوایی امپراتوری دروغ در عصر رسانه" یا عنوانی مرتبط با رسانه استفاده کنید؟

*نوشته ی خوبی بود. :)

Maryam گفت...

"آیا سخنرانی های او بیش از اظهارات دیگران، جوک به حساب می آمد؟ "

مریم جان، این یکی‌ رو که من دیگه مطمئن هستم که لنگه نداره تو کل تاریخ بشریت. خودش هم هی‌ میگه می‌خواد مدیریت جهانی‌ کنه!!!!!

رويا گفت...

سلام
اين متن خيلي ملموس بود
راستي مريم ما كه تواين لينكه گم گم گم شديم. اينجا كجا بود ما رو پرتو كردي خواهر؟

مریم گفت...

رویا:
منظورم نوشته "مردی که برای دروغ گفتن تلاش نمی‌کند..." از حسین قاضیان بود که نمی دانم چرا خود یادداشت اش باز نمی شد تا فقط به همان لینک بدهم. بابت پرتاب شدن شما به جای بی ربط عذرخواهی می کنم :)

مریم:
البته در اینکه آقا برای خودش "پدیده" منحصر به فردی است، شکی نیست. ولی فکر نکنم "تو کل تاریخ بشریت" ایشان "بی لنگه" باشند. کمی جستجو در تاریخ بشریت نشان می دهد لنگه های زیادی می شود برایش پیدا کرد :)

سعید:
درباره عنوان کاملا موافق و ممنونم. عوض اش کردم :)
البته "پیامک" زیباتر از "اس.ام.اس" است و خوش آهنگ تر؛ اما در کل اصرار ویژه ای به استفاده از واژه های فارسی ندارم در نوشته هایی که واژه ها صرفا وسیله اند نه هدف. ترجیحم استفاده از واژه های کاربردی تر و نزدیک تر به ذهن است.

حسین گفت...

به نظر من تلاش نکنید تو تاریخ بشریت دنبال لنگه اش باشید!!! لنگه به لنگه هاش تو همین ایران و در جوارش مشرفند ... به قول خودش درغگو خائن هست و خائن ترسو (این جمله رو خیلی دوست داره) و شاید باید این جمله رو بهش اضافه کرد که "و ترسو گنگ و کور است" ... یه نگاه ساده نشون می ده هر حرف یا عملش سریعاً توسط رسانه باعث مفتضح و مجبور به عقب نشینیش شده : حکایت شیراک-خاتمی و بعد مدودیف-احمدی / خس و خاشاک / هاله نور / عدم تقلب-حکایت شیراز،تعرفه تا نخورده،فیلم رای نویسی در دهات،رای باطله 6- در لرستان!!!،ظرفیت واجدین شرایط،ننه جون مهدی/ نمودارها و تورم که توسط سایتهای اینترنت و ننه جون مهدی لو رفت/ و این آخریش اعتراف به فضای امنیتی حاکم در تهران که مقابل حرف تمام آقایون و حتی رهبری بود .... الانه که فردوسی پور بگه : " چه می کنه این رسانه"

ناشناس گفت...

ياد اين فكر افتادم كه ائم اين روزها توي كله‌ام مي چرخد: اينترنت هنوز و لااقل در ايران، يك مشكل جدي دارد؛ آن‌هم اين است كه مثل خيلي از رسانه‌ها دارد ملاك عقل و حق مي‌شود.
قديم تر مي گفتند: در فلان‌كتاب نوشته. ديروز روزنامه نوشته بود. توي راديو گفت. توي تلويزيون نشون داد و از اين دست.
يك‌مشكل خبرگرفتن از اينترنت در عصر سانسور ايران همين است. اينترنت بيش‌از چيزي كه هست امين شده. اين نافي كاركرد آگاهي‌رساني‌اش نيست، اما جايي كه الان و لااقل توي ايران نشسته، متناسب با اصالت خرد نيست. اين البته نظر من است.

ناشناس گفت...

ياد اين فكر افتادم كه ائم اين روزها توي كله‌ام مي چرخد: اينترنت هنوز و لااقل در ايران، يك مشكل جدي دارد؛ آن‌هم اين است كه مثل خيلي از رسانه‌ها دارد ملاك عقل و حق مي‌شود.
قديم تر مي گفتند: در فلان‌كتاب نوشته. ديروز روزنامه نوشته بود. توي راديو گفت. توي تلويزيون نشون داد و از اين دست.
يك‌مشكل خبرگرفتن از اينترنت در عصر سانسور ايران همين است. اينترنت بيش‌از چيزي كه هست امين شده. اين نافي كاركرد آگاهي‌رساني‌اش نيست، اما جايي كه الان و لااقل توي ايران نشسته، متناسب با اصالت خرد نيست. اين البته نظر من است.

ارسال یک نظر

شما چی فکر می کنید؟