دی ۲۵، ۱۳۸۸

نفع زن در ازدواج موقت


علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی و فرزند شهید مطهری چندی پیش بحثی را درباره ازدواج موقت مطرح کرد که همه را در مخالفت با خودش بسیج کرد. هرکس درباره حرف زدن از مسائل، ادبیات مخصوص به خودش را دارد. علی مطهری مایل است بگوید «ازدواج موقت»، من مایلم بگویم «روابط خارج از چارچوب ازدواج دائم».

1. انتظار دارید یکی مثل علی مطهری اگر بخواهد درباره بحران رابطه جنسی در جامعه حرف بزند، با چه ادبیاتی بگوید؟ اینکه تا یکی از مسئولان حکومتی دهن‌شان را درباره موضوعی باز می‌کنند، با دشنام و تخطئه مردم مواجه می‌شوند، استراتژی غلطی است که مردم در مقابل آنها در پیش می‌گیرند. موضوع رابطه‌های جنسی کوتاه‌مدت خارج از چارچوب ازدواج دائم، اگر اولین بحران جامعه شهرنشین ایران نباشد، در خوش‌بینانه‌ترین حالت یکی از سه‌تای اولی هست؛ حالا ما باور برخی از جامعه‌شناسان را که این موضوع را اولین بحران اجتماعی ایران معاصر می‌دانند، اصلا کنار می‌گذاریم. شیوه‌ای که در مقابل اظهارات علی مطهری در پیش گرفته شد نه تنها گره‌ای از مشکل باز نمی‌کند، بلکه تنها به مسکوت ماندن موضوع منجر می‌شود. موضوعی که اگر از تقلب در انتخابات و جنبش مهم‌تر نباشد، کم‌اهمیت‌تر هم نیست. با مواضع تند دفاعی گرفتن در مقابل اظهارنظر حکومتیان در این خصوص، جامعه خودش را از بحث کردن و واکاویدن موضوع محروم می‌کند. مهم نیست مسئله از سوی چه کسی مطرح می‌شود. مهم این است که درباره چنین موضوعاتی باید در بستر جامعه و در عرصه‌های عمومی بحث‌های بسیار کرد تا قوت‌ها و ضعف‌ها، تاریکی‌ها و روشنی‌ها و معایب و مزایایش روشن شود. حالا چه فرقی دارد علی مطهری مطرح کند یا عبدالکریم سروش مطرح کند یا ابوالحسن بنی‌صدر؟! چه اهمیتی دارد نیت مطرح‌کننده چه باشد؟ مهم انتقال بحث درباره چنین مسائل مهمی به عرصه‌های عمومی جامعه است.

2. پیش‌فرض من این است که این نوع از رابطه را برای افراد مجرد در نظر بگیرم و در بحثی که در ادامه می‌کنم، متاهلان را مستثنی کنم. البته این تنها به آن معناست که متاهلان گروه کاملا جداگانه‌ای در این ماجرا هستند که بحث درباره آنها ظرافت‌های بسیار پیچیده‌ای دارد که فعلا مورد نظر من نیست.

3. یکی از اصلی‌ترین انتقاداتی که به این نوع از رابطه وارد می‌شود این است که تعریف رابطه بر اساس نیاز مرد صورت گرفته است و این شکل از با‌هم‌بودن، نقش زن را به ابزاری صرفا جنسی تقلیل می‌دهد. من فکر می‌کنم این امر در درازمدت به نفع زنان خواهد بود و به توانمندسازی آنها کمک خواهد کرد. حالا چرا؟

الف. رابطه‌های کوتاه‌مدت معمولا الزامات و باید و نبایدهای رابطه‌های دائم را ندارند؛ بویژه در بخش تفکیک و تعاریف بسیار مشخص نقش‌های جنسیتی؛ مثلا اینکه گرداندن زندگی به لحاظ اقتصادی وظیفه تاریخی مرد است و کارهای خانه وظیفه تاریخی زن. در چنین رابطه‌هایی که دو طرف چندان ملزم به رعایت وظایف تاریخی زنانه و مردانه در چارچوب رابطه‌شان نیستند، زن هم در آنها ملزم است بخشی از بار اقتصادی زندگی را به دوش بکشد که در درازمدت به نفع زن تمام می‌شود.

زن‌ها باید بدانند در ساختارهای اجتماعی (اقتصادی و سیاسی) نمی‌توانند حق بیشتری طلب کنند اگر که حاضر نباشند مسئولیت‌ها و تعهدهای بیشتری بپذیرند. چنین الزامی برای پول‌درآوردن و کشیدن بخشی از بار رابطه، استقلالی به زن می‌دهد و در عین حال نقشی برای او در جامعه تعریف می‌کند که نه تنها خودش به شکلی کاملا بدیهی حقوق بیشتری از جامعه طلب کند، بلکه بدون نیاز به جنجال و مبارزه و کمپین، جامعه هم به شکلی طبیعی، حقوق او را همچون دیگر انسان‌ها به رسمیت بشناسد؛ چرا که اگر ساختارهای اجتماعی و سیاسی حقوق زنان مستقل را نادیده بگیرند، فلج می‌شوند و در رابطه‌ای کاملا «حسابگرانه»، جامعه ترجیح خواهد داد منافع زنان را تامین کند. این منفعت در هر جامعه‌ای متفاوت است؛ ممکن است در ایران حق طلاق باشد و حق حضانت بر فرزند و برابری ارث و ... باشد و در جوامع دیگر موضوعاتی متفاوت. مثلا اگر در برخی از طلاق‌ها دقیق‌تر شویم می‌بینیم که زنانی که استقلال مالی دارند، طلاق گرفتن‌ برایشان ابدا به پیچیدگی زنانی نیست که تنها خانه‌دارند.

ب. ازدواج دائم در جامعه کارکردهای بسیار مهمی دارد که نمی‌بایست تنها به ارضای نیازهای جنسی (که به شکل غیرقابل انکاری نقش محوری در ازدواج دارند) تقلیل داده بشود و یا اینکه تنها انگیزه انجام‌اش، ارضای نیازهای جنسی باشد. اگر افراد قبل از ازدواج دائم رابطه‌های دیگری داشته باشند، این درست نیست که این رابطه‌ها به هوسبازی تعبیر بشود به جای اینکه به "تجربه" تعبیر بشود. آدمی که ارضای نیازهای جنسی‌اش را از راه‌های دیگری هم امتحان کرده است، حالا می‌تواند معیارهای عاقلانه‌تری برای ازدواج دائم برای خودش داشته باشد.

ج. تجربه زندگی‌های کوتاه‌مدت در کنار هم می‌تواند به مرور زمان رسم و رسومات غلط و دست‌وپاگیر و بی‌بنیان را فاقد کارکرد مشخص و در نتیجه در نزد جامعه بی‌اعتبار کند و آنها را به دست فراموشی بسپارد. مقاومت جامعه در مقابل برخی مفاهیم وابسته به ازدواج (مشخصا مثل بکارت و مهریه) روزی شکسته می‌شود که این مفاهیم کارکرد خودشان را در جامعه از دست بدهند. در صورت رواج نوعی از ازدواج که چنین مفاهیمی معنا و کارکرد محوری در آنها ندارد، به مروز زمان چنین مفاهیمی در ازدواج دائم هم محو خواهند شد.

جامعه ایران بیش از اندازه به اظهارنظر مسئولان حکومتی حساس شده است؛ البته این جامعه حق دارد که فرض را بر دروغ و دغل و سوءاستفاده بگذارد، مگر اینکه خلاف‌اش ثابت شود؛ اما برخی موضوعات مهم‌اند و نباید با چوب یک‌سویه‌نگری و نفرت از مسئولان دولتی در عرصه‌های عمومی جامعه مسکوت بمانند.

منتشر شده در نیم‌نما

پ.ن. بقیه یادداشت‌های واکاوی در ازدواج موقت را در شماره ویژه این موضوع در نیم‌نما دنبال کنید.

3 نظر:

ناشناس گفت...

ببین به تو چرا برخورده که این شعار را دادندهر وقت بعد از 120سال رفتند زیر تابوت خاتمی و کروبی و موسوی این شعار را دادند حالت بد بشه.نوشته ات در نهایت دنائت و رذالت و پستی بود.در مورد تشیع دکتر علی محمدی .
ادم حالش از امثال شماها که به هر کاری کار دارید به هم می خورد.

roya گفت...

اين ناشناس چه وقيح بر كرسي قضاوت بي عدالت تكيه زده. اندكي صبر سحر نزديك است ناشناس پاك ِ منزه ِ خدا!

مونا گفت...

من هم فکر میکنم حالم از آدمهایی که به کار داشتن دیگران کار دارن به هم میخوره.
و نیز از آنکه آنقدر ترسو تشریف دارد که اسمش را هم نمینویسد.
ناشناس عزیز.
انشاالله وقتی بعد از 500 سال بعضی یا رضایت دادند که بمیرند(ماشاالله معلوم نیست چه کودی پای اینا میریزند که نه آفت میگیرن نه میمیرن)ما هم می آییم زیر تابوتش با هم ندای آخی آخی گوگولی بلاخره مرد سر میدهیم.
نظرت چیه؟؟؟

ارسال یک نظر

شما چی فکر می کنید؟