خبر کوتاه بود و جانکاه؛ اما هیچ کم نداشت: "پروانه کار رانندگان تاکسي که رانندگي شغل دوم آنها باشد، لغو مي شود."در کشوری که سخنگوی دولتش دست کم پنج منصب دولتی دارد و مربی سابق تیم ملی فوتبال اش هم دو شغله بوده است، و به اعتراف رئیس سازمان تربیت بدنی، هماكنون حدود 30هزار دو شغله فقط در بخشهاي مختلف ورزشی وجود دارد، زور اجرای قانون فقط می تواند بر گرده گروهی به نام رانندگان تاکسی فرود آید.
در کشوری که رئیس سازمان تربیت بدنی اش که همزمان رئیس کمیته ملی المپیک و مشاور رئیس جمهور هم هست، استعفای دو شغله های ورزشی را "نه عقلانی و نه علمی" می داند و اعضای هیئت اجرایی كمیته ملّی المپیك اش هم با صدور بیانیه ای تاکید می کنند که استعفای مدیران چند شغله به "ضرر مردم" است و در آخر هم "به شدت" برای "آینده ورزش قهرمانی كشور و حصول نتایج در خور انتظارات و شان والای ملت ایران به ویژه در بازی های آسیایی و المپیك آینده" ابراز نگرانی می کنند و استمرار این وضعیت را "زنگ خطری جدی" تلقی می کنند، باید هم زور اجرای قانون فقط بر گرده گروهی به نام رانندگان تاکسی فرود آید.
این آقایان که خودشان را در اطلاعیه شان مدیرانی "دلسوز، متعهد و ایثارگر" می دانند، که "ورزش کشور از آنها متنفع می شود، نه آنها از ورزش" باید هم نگران المپیک آینده باشند. آخر نتایج کسب شده در المپیک قبلی آنچنان درخشان بوده است که دارند حداکثر تلاش ششان را برای به دست آوردن نتایجی مشابه برای سال بعد هم می کنند. به هر حال آقای علی آبادی عملکرد ورزش در سال گذشته را "خوب" ارزیابی کرده و بدشانسی در عدم کسب نتیجه مطلوب در رشته کشتی در المپیک را هم "مشیت الهی" دانسته است. به هر حال مدیر وقتی "متعهد و دلسوز و ایثارگر" باشد؛ نقش "مشیت الهی" در برد و باخت تیم های ملی را از هر نقش دیگری پر رنگ تر می بیند.
البته اجرای قانون آرزوی ایرانیان از قبل از نهضت مشروطه بوده است و سازمان بازرسی هم اصرار دارد که در این خصوص کوتاه نمی آید به طوری که بالاخره پرونده علی آبادی و سایر مدیران دو شغله ورزشی را که در مهلت اعلام شده از سوی سازمان بازرسی استعفا نداده بودند، به دادگاه فرستاد. اما طعم گس اجرای قانون هنوز در دهان ها باقی مانده بود که دیروز علي آبادي در پاسخ به پرسش خبرنگاري درباره دو شغله ها گفت: "اين موضوع تمام شده است." به گزارش ايسنا، اواسط هفته گذشته مسوولان سازمان تربیت بدنی و سازمان بازرسي كل كشور در جلسه ای توافق کردند براي مدتي پيگيري موضوع دو شغلههاي ورزش را متوقف كنند...
فقط بینوا 47 راننده تاکسی ای که رانندگی در خیابانهای تهران و جر و بحث با مسافرهای خسته برای 25 تومان و پنجاه تومان بیشتر، و دهن به دهن شدن ها و فحش دادن و فحش شنیدن ها، "شغل دوم شان" محسوب می شد؛ چون مدیر عامل سازمان تاکسیرانی تهران گفت پروانه تاکسیرانی شان لغو شد...
وقتی علی آبادی و پورمحمدی را راننده های شخصی شان با ماشین های آخرین مدل به قرار ملاقات شان رساندند، و آنها دور یک میز زیر باد خنک کولر نشستند و در حالی که داشتند میوه های نوبر نتاول می کردند، با هم توافق کردند موضوع دوشغله های ورزشی را مسکوت بگذارند، هزاران راننده تاکسی در شهر درندشت تهران و با ماشین های از رده خارج شده و فرسوده داشتند دقیقه ها و ثانیه های عمر عزیزشان را خرج بی کفایتی آقایان در ترافیک پیر کننده تهران، در آلودگی کشنده آن و در استرس و درد بردن یک لقمه نان حلال برای سفره زن و بچه می کردند...
منتشر شده در روزنامه
0 نظر:
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟