یادداشت مخملباف در حمایت از موسوی را دیدم. این یادداشت را خیلی دوست داشتم. مهمترین دلیلم این است که از معدود اعلام مواضعی در دفاع از موسوی بود که در آن "دلیل" دیدم. من لذت بردم که مخملباف دلایل خودش را در اعلام حمایت از میرحسین بیان کرده است. من لذت بردم که در این یادداشت اول درباره لزوم رای دادن گفته، بعد تاکید کرده که هر دو کاندیدای اصلاح طلبان افراد شایسته ای هستند، یک پاراگراف هم در مدح کروبی نوشته و در بقیه متن اش شرح داده است چرا از میرحسین حمایت می کند. چیزی که من در اظهارات و نوشته ها و مصاحبه های هیچ یک از سیاسیونی که از میرحسین حمایت می کنند، ندیدم. البته تاکید کنم که بین این افراد، ابراهیم نبوی هم برای حمایت از میرحسین دلیل می آورد. یکی از دلایل بسیار جالب مخملباف (از نظر من) در دفاع از میرحسین، وجود زنی مثل زهرا رهنورد به عنوان همسر اوست.
به هر حال، ظاهرا برای هنرمندان، میرحسینی که هنرمند و نقاش و رئیس فرهنگستان هنر است، بهترین انتخاب است. این خیلی خوب است که هنرمندان ما توانسته اند کاندیدایی میان نامزدهای موجود پیدا کنند که به خودشان نزدیک ببینندش. مخملباف اشاره ای هم به مهمترین ویژگی کروبی کرده و آن این است که این آدم هیچگاه وقتی حق مظلومی پایمال می شود، ساکت نمی نشیند.
من خیلی خوشحالم که کم کم فضای انتخابات، دست کم از سوی کروبی و موسوی و همچنین طرفدارانشان و تاکید هر دو طرف بر عدم تخریب نامزد دیگر (اخراج مشاور امور جوانان توسط کروبی و عذرخواهی رئیس ستاد میرحسین در اصفهان از کروبی که هر دو به دلیل اهانت به نامزد مقابل صورت گرفته بود) داردبه سمت عقلانی شدن و طرح مطالبات گروه های مختلف فعال در جامعه پیش می رود. کم کم دارد صف بندی میان افراد و گروه هایی که همگی خواهان تغییرند، روشن تر می شود؛ اینکه وقتی سروش می گوید تغییر منظورش چیست، وقتی مخملباف می گوید تغییر منظورش چیست... بویژه این یادداشت ها و نامه ها بسیار برای شناختن مطالبات واقعی افراد و گروه ها خواندنی است.
من خیلی خوشحالم که هم می توانم نامه ابراهیم نبوی و محسن مخملباف را در حمایت از میرحسین بخوانم و هم می توانم استدلال سروش و زیدآبادی و عبدی را در حمایت از کروبی بشنوم. فقط از یک چیز حال اشمئزار شدیدی به من دست می دهد؛ آن هم مشخصا عملکرد و اظهارنظرهای اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت است که آبروی هر چی فعال سیاسی را برده اند. واقعا اگر تنها یک دلیل داشته باشم (که دلایل بیشتری دارم) که دوست نداشته باشم میرحسین رئیس جمهور بعدی باشد، این است که با پیروزی میرحسین، مشارکتی هایی که در تمام این مدت فقط تاکید کردند از میرحسین حمایت می کنند چون رای بیشتری دارد، امر برایشان مشتبه بشود جنبشی که ادعای سردمداری اش را می کنند به نتیجه رسانده اند، پیروز میدان شده اند و شروع کنند به صید ماهی های خودشان...
به هر حال، ظاهرا برای هنرمندان، میرحسینی که هنرمند و نقاش و رئیس فرهنگستان هنر است، بهترین انتخاب است. این خیلی خوب است که هنرمندان ما توانسته اند کاندیدایی میان نامزدهای موجود پیدا کنند که به خودشان نزدیک ببینندش. مخملباف اشاره ای هم به مهمترین ویژگی کروبی کرده و آن این است که این آدم هیچگاه وقتی حق مظلومی پایمال می شود، ساکت نمی نشیند.
من خیلی خوشحالم که کم کم فضای انتخابات، دست کم از سوی کروبی و موسوی و همچنین طرفدارانشان و تاکید هر دو طرف بر عدم تخریب نامزد دیگر (اخراج مشاور امور جوانان توسط کروبی و عذرخواهی رئیس ستاد میرحسین در اصفهان از کروبی که هر دو به دلیل اهانت به نامزد مقابل صورت گرفته بود) داردبه سمت عقلانی شدن و طرح مطالبات گروه های مختلف فعال در جامعه پیش می رود. کم کم دارد صف بندی میان افراد و گروه هایی که همگی خواهان تغییرند، روشن تر می شود؛ اینکه وقتی سروش می گوید تغییر منظورش چیست، وقتی مخملباف می گوید تغییر منظورش چیست... بویژه این یادداشت ها و نامه ها بسیار برای شناختن مطالبات واقعی افراد و گروه ها خواندنی است.
من خیلی خوشحالم که هم می توانم نامه ابراهیم نبوی و محسن مخملباف را در حمایت از میرحسین بخوانم و هم می توانم استدلال سروش و زیدآبادی و عبدی را در حمایت از کروبی بشنوم. فقط از یک چیز حال اشمئزار شدیدی به من دست می دهد؛ آن هم مشخصا عملکرد و اظهارنظرهای اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت است که آبروی هر چی فعال سیاسی را برده اند. واقعا اگر تنها یک دلیل داشته باشم (که دلایل بیشتری دارم) که دوست نداشته باشم میرحسین رئیس جمهور بعدی باشد، این است که با پیروزی میرحسین، مشارکتی هایی که در تمام این مدت فقط تاکید کردند از میرحسین حمایت می کنند چون رای بیشتری دارد، امر برایشان مشتبه بشود جنبشی که ادعای سردمداری اش را می کنند به نتیجه رسانده اند، پیروز میدان شده اند و شروع کنند به صید ماهی های خودشان...
10 نظر:
سلام. مريم جان خيلي هم جريان عاقلانه و منطقي نيست. ديروز سخنراني آقاي كروبي را در نجف آباد شنيدي؟ تخريب كامل رقيبان ...حالا مي خواهد احمدي نژاد باشد يا ميرحسين موسوي.
البته هم کروبی و هم میرحسین به علاوه محسن رضایی سوار بلدوزر شدن دارن از روی احمدی نژاد رد می شن...
در این مورد خاص فعلا تا به امروز احمدی نژاد هنوز به کسی چیزی نگفته!!!
صحيح است
صحيح است
صحيح است
_________
راستي نمي شه اين كامنتدوني رو عوض كني بابا. من اشكم در مياد تا يه كامنت بزارم تازه كلي وقتها هم راهمو مي كشم و بدون موفقيت در ارسال ترك كامنتدان مي كنم بس كه قر مياد سرم والا !
نه اينكه ايراد از كامنتدان شما باشه ها
نه
من سوات مواتم به اين چيزا قد نمي ده
رویا تازه چند تا از خوان هاش رو ور داشتم این دراومده!
دیگه نمی دونم چی کارش کنم ساده تر بشه. سیستم بلاگر یه کم فرق داره با سرویس دهنده های فارسی
لینک " اظهارنظرهای اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت است که آبروی هر چی فعال سیاسی را برده اند ..." را هم میگذاشتی که ببینیم چه گفته اند.
راستی یک سوال، اگه انتخابات به دور دوم کشیده بشه، بین احمدی نژاد و یا کروبی یا میرحسین. آیا همهٔ گروه بازنده خواهند رفت به اون یکی که رقیب احمدی نژاد هست رای بدهند؟ به نظر من رو این مساله هم باید فکر کنیم. چون اگه نریم رای بدیم، احمدی نژاد دوباره رای میاره.
Maryam جان
آنچه مثلا آقای جلائی پور در مصاحبه با روزآنلاین و اعلام حمایت حزب مشارکت از میرحسین گفته و مصاحبه های بعد از آن، از نظر من اظهاراتی کاملا فرصت طلبانه است. او در مقام یکی از اعضای شورای مرکزی حزب هیچوقت در این مصاحبه ها نگفت "چرا" میرحسین کاندیدای بهتری است؟ او ضمن اینکه اشاره های گذرا و مبهمی می کند که میرحسین شاخص های اصلاح طلبی را دارد مرتبا و همه جا (از جمله مناظره اش با عبدی در دانشگاه شریف) تاکید می کند او بهترین گزینه است چون امکان رای بیشتری دارد!
عقل من همچین دلیلی را در حمایت از یک کاندیدا، آن هم از سوی جلائی پور، استاد دانشگاه و دکترای جامعه شناسی و کسی که روزگاری روزنامه جامعه را داشت و کسی که کتابهایی درباره جامعه شناسی ایران دارد، نمی پذیرد...
در ضمن نظر شخصی من این است که انتخابات بهترین فرصت است تا درباره آدمها و عملکردشان سوال کرد، بحث کرد، نقد کرد و در نهایت با چشم باز انتخاب کرد (گیرم که انتخاب ما محدود) ولی نباید چنین فرصتی را برای شناختن نوع تفکر افراد (چه کاندیداها و چه طرفداراشون) اتفاقا در زمانی که احساس اضطرار و فشار می کنند، از دست داد.
درباره سوالت هم باید بگویم من که فکر می کنم حتما در دور دوم همه کسانی که به کروبی یا موسوی رای داده اند، "حتما" باید بروند به نفر باقی مانده در دور دوم رای بدهند. فکر می کنم این هم بستگی مستقیم به نوع عملکرد کاندیداها و اطرافیان شون در مدت باقی مانده دارد.
ظاهرا در دور اول اجماع چندان معنایی نداره؛ چون به نظر می رسه سبد رای میرحسین و موسوی در مواردی با هم متفاوت باشه و در دور اول با کنار کشیدن هر کدامشان، تعدادی از آرا ریزش خواهد کرد.
آنچه از رای نیاوردن احمدی نژاد جلوگیری می کند، افزایش بی قید و شرط مشارکت است که قطعا با حضور کاندیداهای بیشتر، احتمال محقق شدن اش بیشتر می شود.ولی حتما باید کاندیداها برنامه هایی داشته باشند تا در دور دوم بتوانند طرفداران طرف مقابل را مجاب کنند که به آنها رای بدهند و ان شاء الله که این اتفاق می افتد...
ممنون مریم جون از توضیحات،
ولی من خیلی میترسم نکنه که اتفاق ۴ سال پیش دوباره بیفته . ۴ سال پیش اگه همه رو کروبی اجماع؛ کرده بودند یا دور دوم همه به هاشمی رای داده بودند، اینطوری نمیشد.
کاش فقط یک نفر بود که میشد به انتخابش فکر کرد. کاش ...
مردم ایران خیلی مردم احساسی هستند. میترسم اگه انتخابات به دور دوم بکشه خیلیها احساسی شند و رای ندهند.
امیدوارم که تاریخ ۴ سال پیش تکرار نشه.
به هر حال خرد جمعی به نظرم آنچه را انتخاب می کند که سرجمع برایش بهتر باشد... شاید گاهی ما دوست نداشته باشیم که حتی اسم اش را "خرد جمعی" بگذاریم؛ حالا هرچی هم اسم اش را بگذاریم، همان چیز بالاخره کار خودش را می کند.
سلام. تمام عکس های این وبلاگ با موبایل گرفته شده است. ممنون که به وبلاگ من سرزدید. مقاله خیلی جالبی بود. بخصوص پاراگراف آخر.
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟