خرداد ۲۲، ۱۳۸۸

راننده ای که به جای فرمان مسلسل گرفته است

اکبر هاشمی رفسنجانی، "همسنگر دیروز، امروز و فردای" آیت الله خامنه ای، این روزها سی و یک سال بعد از انقلاب اسلامی، سکوت خود را شکست و در نامه ای، به روند فعلی رفتارهای انتخاباتی در ایران به رهبر انقلاب هشدار داد. او که حتی در بسیاری از حوادث بعد از انقلاب، به دلیل "مصالح نظام" صدایی ازش درنیامد؛ حتی وقتی برادر دو دامادش (همسران فائزه و فاطمه) اوایل انقلاب اعدام شد و آیت الله لاهوتی، پدر دو دامادش هم بلافاصله کشته شد، به خاطر مصالح نظام هیچ نگفت، امروز آنقدر "احساس خطر" کرده است که نامه ای به رهبر می نویسد و از "آتشفشان"هایی حرف می زند که "از درون و سینه هایی سوزان تغذیه می شود". احتمالاتی را در این خصوص می توان مطرح کرد:
1. به گفته دبير ستاد انتخابات صدا و سيما، مناظره میان احمدی نژاد و موسوی را 200 میلیون نفر بطور زنده تماشا کردند؛ 50 ميليون نفر در داخل كشور و 150 ميليون نفر در سطح جهان. اگر انتقادهای سالهای گذشته به رفسنجانی تنها در روزنامه ها یا سایت هایی با تیراژهای محدود و مخاطبان معدود مطرح شده بود، امروز به مدد رسانه، تقریبا همه ایرانیان همزمان از صدای و سیمای دولتی شنیدند آنچه را که سی سال نشنیده بودند. از این منظر هاشمی بر خود واجب دیده است از خود و خانواده اش اعاده حیثیت کند. "اتفاق" مناظره های تلویزیونی، مرد سایه جمهوری اسلامی را وادار به واکنش کرد که اگر این بحث ها چنین در حجم وسیعی منتشر نمی شد، احتمال زیادی نداشت دقیقا سه روز قبل از برگزاری چنین انتخابات ملتهبی، رفسنجانی دیگر فکر "مصالح نظام" را نکند.

2. حزب الله لبنان که اصلی ترین حامی مالی و معنوی اش حکومت ایران است، هفته گذشته در حالی در انتخابات پارلمان این کشور شکست خورد که مناظرات تلویزیونی ریاست جمهوری ایران که کاندیداها پرونده های رو نشده بسیاری را برای یکدیگر رو کردند، از طریق تلویزیون العربیه در کشورهای عربی پخش مستقیم و ترجمه همزمان داشت. برخی شکست حزب الله در لبنان را بی ارتباط با فرو ریختن پوشال انقلاب اسلامی ایران در مناظره میان کاندیداها نمی دانند. شکست حزب الله در منطقه پیام کمی نبود و رفسنجانی، مردی که از روزهای ابتدایی در همه مراحل حساس در کنار انقلاب بوده است، شباهت هایی بین این روزها و سی سال پیش می بیند و با زیرکی در نامه اش اشاره می کند که وضعیت فعلی را "بی شک بخشی از مردم و احزاب و جریان ها بیش از این برنمی تابند" . او نگران از شکست مفتضحانه کاندیدای نظام در انتخابات ریاست جمهوری و در پی آن به وقوع پیوستن انقلاب مخملین، به تعبیر رویترز و به تهدید سپاه پاسداران در ایران، برای جلوگیری از این امر با نوشتن چنین نامه ای، پیشدستی کرد و در واقع با هشدار به رهبری برای صیانت از آرای مردم، راه را بر همه گیر شدن موج خروشان اجتماعی فعلی و به قول خودش "آتشفشان سینه ها" بست. او ابایی ندارد که اعلام کند "ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور" نمی داند و از رهبری که به زعم رفسنجانی "صلاح را در سکوت شان دیدند"، بخواهد که "مانع شعله ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن" شود. او وقتی می نویسد "سرچشمه شاید گرفتن به بیل /چو پر شد نشاید گرفتن به پیل"، یعنی در طول همه این سالها تا به این حد احساس خطر برای مصالح نظام نکرده است.

3. رفسنجانی دی ماه سال گذشته اشاره ای کرده بود به اینکه "اگر فقه تخصصی را بپذیریم، باید تقلید تخصصی را هم بپذیریم و اینگونه لازم نیست کسی در همه امور از یک نفر تقلید کند...شورای فقهی حداقل برای مسائل عمده مدیریت کشور تشکیل شود و علمای اهل تسنن و تشیع با هم همراهی کنند." این ایده ای است که رفسنجانی چند باری با انحاء مختلف آن را بیان کرده است. این فرصت بهترین و مناسب ترین زمان، برای آغاز قدرتمند چنین مباحثی می توانست باشد.


*

پیام رفسنجانی هر چه بود، آیت الله خامنه ای آن را نشنید؛ او اگرچه بعد از انداختن رای خود در صندوق، گفت: "مردم در روزهای اخیر و حتی شب ها آن طور که مطلع شدم در خیابانها حضور داشتند و هرگروهی طبق میل خودشان شعار می دادند اما رشد و آگاهی مردم نگذاشت یک حادثه تلخی به وجود آید، در واقع این مسئله نشان داد که مردم در صحنه هستند." اما پیام نامه را و پیام ملت را نشنید...

مجموعه حوادثی که دیشب در ایران روی داد، انتحاری سیاسی از سوی کسانی بود که واقعا ترمز ماشین مسابقه را کنده اند و راننده به جای اینکه فرمان را بگیرد، مسلسلی به دست اش گرفته است...


منتشر شده در روزنامه



0 نظر:

ارسال یک نظر

شما چی فکر می کنید؟