مجتبی ثمره هاشمی در مراسم تقدیر از اعضای ستادهای انتخاباتی احمدینژاد در استان خوزستان گفت: کلیهی افرادی که در ستاد همکاری میکردند باید جمع و وحدت خود را حفظ کنند؛ چون "انتخابات دیگری" پیش رو داریم و این جلسات باید تکرار و حتی در شهرستانها نیز برپا و شرایط سیاسی روز در آنها بررسی و نقد شود تا "در انتخابات بعدی گامهای محکمتری برداریم."
چندی پیش فاطمه رجبی هم در نامهای به احمدینژاد نوشته بود: به نظر ميرسد اينك شما بهعنوان يك شيعهی منتظر در عرصهی قدرت اجرايي كشور، بار دوم آزمايش خود را با تشكيل كابينه دهم آغاز ميكنيد. چه زيباست كه شكوه پايداريتان در عقايد ايماني، همانند 4سال پيش استمرار يابد، اوج بگيرد و بروز و ظهور بيشتري داشته باشد تا "براي مرحلهی سوم آبديدهتر گرديد" و ما دوستداران شما و منتظران ظهور بدان سزاوارتر.
*
قبل از برگزاری انتخابات، خبری دستبهدست در ایمیلها چرخید که در آن ادعا میشد احمدینژاد در جلسهای خصوصی گفته است قدم بعدی فتح سنگر قانون اساسی و افزایش دوران ریاستجهوری است. ایمیلی که ماهها قبل از برگزاری انتخابات در کنار ایمیل گرفتن فتوای شرعی برای تقلب، نگرانیهای بسیاری را به وجود آورد؛ اما از آنجایی که از منابع خبری موثق تایید نشد و همچنین از آنجایی که چنین بحثی اساسا خندهدار به نظر میرسید، احتمال صحت خبر را با شبهات جدی مواجه میکرد.
اما بویژه اظهارنظر ثمره هاشمی به عنوان یکی از نزدیکترین افراد به احمدینژاد، میتواند نگرانیهایی را بهوجود آورد که حتما برنامهریزیهایی برای افزایش قدرت شخص احمدینِژاد وجود دارد که به دقت در حال پیگیری و آمادهسازی بسترهای مناسب آن هستند؛ وگرنه در قانون اساسیای که هر کس تنها دو دور می تواند رئیسجمهور باشد، منظور از گامهای محکم در انتخابات دیگری که پیش روی اعضای ستاد احمدینژاد است، چیست؟ یا اگر بحثی در خانهی غلامحسین الهام به عنوان سخنگوی دولت در نگرفته بود، منظور همسر او از "مرحلهی سوم" چیست؟
به دلایلی این اتفاق ابدا ناممکن نیست؛ مثل اتفاقی که بر سر نتایج انتخابات افتاد و از بس غیرممکن به نظر میرسید، کسی فکرش را هم نمیکرد. ولی در میان بهت سنگین و ناباوری همگانی، اتفاق افتاد. پس هر اتفاق ناممکن و نامحتمل دیگری هم ممکن است رخ بدهد و به قول احمد زیدآبادی در آخرین یادداشتاش قبل از دستگیری، همیشه باید برای تحلیل و پیشبینی رویدادهای ایران، از خوشبینی به شدت پرهیز کرد و "بدترین اتفاق ممکن" را متصور شد.
ثانیا این اتفاق غیر ممکن نیست؛ چون کسی وجود ندارد تا از وقوع آن جلوگیری کند. واقعا انتظار داریم چه کسانی پشت ملت، به دنبال احقاق حقوق اولیه انسانی باشند؟ از نمایندگان مجلس انتظار داریم؟ که یکیشان مسئول بازداشتگاه کهریزک است و دیگری که عضو کمیتهی حقیقتیاب است، دربارهی زندانیان به صراحت دروغ میگوید تا پروندههای مسالهدار شخصیاش رو نشود؟ یا از نمایندگانی که با افطاریهای آنچنانی، رای اعتماد را سر سفرههای چرب و لذیذ قبلا فروختهاند؟ از رئیس مجلس انتظار احقاق حق داریم یا از برادرش در قوهی قضائیه؟ از فرمانده بسیج تهران که اعترافات زیر نظر شخص او انجام شده است یا از دادستان؟ واقعا اصلا کسی مگر وجود دارد که در ساختارهای فعلی قدرت باشد و بتواند از وقوع چنین امری جلوگیری کند؟
مرحلهی سوم برای احمدینژاد نه دور است نه دیر؛ به قول خانم رجبی این جمع سربازان گمنام امام زمان به عنوان شیعههای منتظر در عرصهی قدرت اجرایی کشور، بهخوبی دارند خودشان را آبدیده میکنند.
منتشر شده در نیمنما
چندی پیش فاطمه رجبی هم در نامهای به احمدینژاد نوشته بود: به نظر ميرسد اينك شما بهعنوان يك شيعهی منتظر در عرصهی قدرت اجرايي كشور، بار دوم آزمايش خود را با تشكيل كابينه دهم آغاز ميكنيد. چه زيباست كه شكوه پايداريتان در عقايد ايماني، همانند 4سال پيش استمرار يابد، اوج بگيرد و بروز و ظهور بيشتري داشته باشد تا "براي مرحلهی سوم آبديدهتر گرديد" و ما دوستداران شما و منتظران ظهور بدان سزاوارتر.
*
قبل از برگزاری انتخابات، خبری دستبهدست در ایمیلها چرخید که در آن ادعا میشد احمدینژاد در جلسهای خصوصی گفته است قدم بعدی فتح سنگر قانون اساسی و افزایش دوران ریاستجهوری است. ایمیلی که ماهها قبل از برگزاری انتخابات در کنار ایمیل گرفتن فتوای شرعی برای تقلب، نگرانیهای بسیاری را به وجود آورد؛ اما از آنجایی که از منابع خبری موثق تایید نشد و همچنین از آنجایی که چنین بحثی اساسا خندهدار به نظر میرسید، احتمال صحت خبر را با شبهات جدی مواجه میکرد.
اما بویژه اظهارنظر ثمره هاشمی به عنوان یکی از نزدیکترین افراد به احمدینژاد، میتواند نگرانیهایی را بهوجود آورد که حتما برنامهریزیهایی برای افزایش قدرت شخص احمدینِژاد وجود دارد که به دقت در حال پیگیری و آمادهسازی بسترهای مناسب آن هستند؛ وگرنه در قانون اساسیای که هر کس تنها دو دور می تواند رئیسجمهور باشد، منظور از گامهای محکم در انتخابات دیگری که پیش روی اعضای ستاد احمدینژاد است، چیست؟ یا اگر بحثی در خانهی غلامحسین الهام به عنوان سخنگوی دولت در نگرفته بود، منظور همسر او از "مرحلهی سوم" چیست؟
به دلایلی این اتفاق ابدا ناممکن نیست؛ مثل اتفاقی که بر سر نتایج انتخابات افتاد و از بس غیرممکن به نظر میرسید، کسی فکرش را هم نمیکرد. ولی در میان بهت سنگین و ناباوری همگانی، اتفاق افتاد. پس هر اتفاق ناممکن و نامحتمل دیگری هم ممکن است رخ بدهد و به قول احمد زیدآبادی در آخرین یادداشتاش قبل از دستگیری، همیشه باید برای تحلیل و پیشبینی رویدادهای ایران، از خوشبینی به شدت پرهیز کرد و "بدترین اتفاق ممکن" را متصور شد.
ثانیا این اتفاق غیر ممکن نیست؛ چون کسی وجود ندارد تا از وقوع آن جلوگیری کند. واقعا انتظار داریم چه کسانی پشت ملت، به دنبال احقاق حقوق اولیه انسانی باشند؟ از نمایندگان مجلس انتظار داریم؟ که یکیشان مسئول بازداشتگاه کهریزک است و دیگری که عضو کمیتهی حقیقتیاب است، دربارهی زندانیان به صراحت دروغ میگوید تا پروندههای مسالهدار شخصیاش رو نشود؟ یا از نمایندگانی که با افطاریهای آنچنانی، رای اعتماد را سر سفرههای چرب و لذیذ قبلا فروختهاند؟ از رئیس مجلس انتظار احقاق حق داریم یا از برادرش در قوهی قضائیه؟ از فرمانده بسیج تهران که اعترافات زیر نظر شخص او انجام شده است یا از دادستان؟ واقعا اصلا کسی مگر وجود دارد که در ساختارهای فعلی قدرت باشد و بتواند از وقوع چنین امری جلوگیری کند؟
مرحلهی سوم برای احمدینژاد نه دور است نه دیر؛ به قول خانم رجبی این جمع سربازان گمنام امام زمان به عنوان شیعههای منتظر در عرصهی قدرت اجرایی کشور، بهخوبی دارند خودشان را آبدیده میکنند.
منتشر شده در نیمنما
0 نظر:
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟