مراسم شبهای قدر شاید معنویترین مراسمی بوده است که مردم ایران و حاکمانشان را هر سال دور هم جمع میکرده است تا در ماهی که ماه نزول قرآن و شبهایی که فرشتگان و روح از آسمان رحمت میفرستند، دولت و ملت در مرقد بنیانگذار حکومتی که اصل و اساس تئوریاش بر معنویتگرایی به جای دنیاگرایی قرار داشته، با همدیگر به دعا و مناجات برای تزکیه روح بپردازند.
امسال برای اولین بار در بیست سال گذشته، آستان امام خمینی طی اطلاعیهای به دلیل "برخی مشکلات پیش رو"، اعلام کرده است از برگزاری مراسم شبهای قدر معذور است. این اتفاق درحالی میافتد که از چندی قبل گمانهزنیها دربارهی این دولتی-مردمیترین گردهمایی معنوی سال و سخنرانان ثابت آن بویژه سید محمد خاتمی آغاز شده بود؛ اخباری مبنی بر اعمال فشار بر سید حسن خمینی برای حذف خاتمی از فهرست سخنرانان و اظهار نگرانی از حضور سبزها در مراسم، احتمالا فشارها را بر روی حسن خمینی آنقدر افزایش داده است که این تنها عضو زنده و فعال بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی، مجبور میشود مراسم بهترین و عزیزترین شبهای مسلمانان را در حکومتی اسلامی و در مدفن تئوریپرداز همان حکومت، لغو کند.
سید حسن خمینی، البته میتوانست کوتاه بیاید و لیست سخنرانان را تغییر دهد و کسانی را دعوت کند که مورد پسند و تایید باشند. اما او در ماجراهای اخیر، زیر بار نتایج انتخابات ریاست جمهوری نرفته بود و با عدم شرکت در مراسم تنفیذ احمدینژاد و همچنین عدمهمراهی او در مراسم تجدید میثاقاشاش با امام خمینی، نشان داد که رگههایی از قاطعیت پدربزرگاش را به ارث برده است.
عدم برگزاری مراسم شبهای قدر در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی، سی سال پس از استقرار نظام دینی و بیست سال پس از فوت همان بنیانگذار، نه تنها نشان میدهد این دین و همه آیکونهای مربوط به آن، چه ابزاری در دست حاکمان است که مرتب با استفاده از آنها در پی اعمال فشار به همدیگر هستند، بلکه از طرف دیگر نشانگر این واقعیت است که آب از سر این نظام دینی و اسلامی گذشته است؛ در نظامی که قرار بوده است اسلام اصل و اساس همه چیز قرار بگیرد، بهراحتی میتوان مراسم شبهای تربیتی و معنوی قدر را هم لغو کرد.
این شکاف دولت-ملت دیگر آنچنان درهی سهمگین و هولآوری شده است که حتی به بهانهی شبهایی برتر از هزاران ماه هم، نمیارزد کسی خودش را دچار وحشت رویارویی با طرف مقابل و هول سقوط به ته دره کند.
منتشر شده در نیمنما
امسال برای اولین بار در بیست سال گذشته، آستان امام خمینی طی اطلاعیهای به دلیل "برخی مشکلات پیش رو"، اعلام کرده است از برگزاری مراسم شبهای قدر معذور است. این اتفاق درحالی میافتد که از چندی قبل گمانهزنیها دربارهی این دولتی-مردمیترین گردهمایی معنوی سال و سخنرانان ثابت آن بویژه سید محمد خاتمی آغاز شده بود؛ اخباری مبنی بر اعمال فشار بر سید حسن خمینی برای حذف خاتمی از فهرست سخنرانان و اظهار نگرانی از حضور سبزها در مراسم، احتمالا فشارها را بر روی حسن خمینی آنقدر افزایش داده است که این تنها عضو زنده و فعال بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی، مجبور میشود مراسم بهترین و عزیزترین شبهای مسلمانان را در حکومتی اسلامی و در مدفن تئوریپرداز همان حکومت، لغو کند.
سید حسن خمینی، البته میتوانست کوتاه بیاید و لیست سخنرانان را تغییر دهد و کسانی را دعوت کند که مورد پسند و تایید باشند. اما او در ماجراهای اخیر، زیر بار نتایج انتخابات ریاست جمهوری نرفته بود و با عدم شرکت در مراسم تنفیذ احمدینژاد و همچنین عدمهمراهی او در مراسم تجدید میثاقاشاش با امام خمینی، نشان داد که رگههایی از قاطعیت پدربزرگاش را به ارث برده است.
عدم برگزاری مراسم شبهای قدر در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی، سی سال پس از استقرار نظام دینی و بیست سال پس از فوت همان بنیانگذار، نه تنها نشان میدهد این دین و همه آیکونهای مربوط به آن، چه ابزاری در دست حاکمان است که مرتب با استفاده از آنها در پی اعمال فشار به همدیگر هستند، بلکه از طرف دیگر نشانگر این واقعیت است که آب از سر این نظام دینی و اسلامی گذشته است؛ در نظامی که قرار بوده است اسلام اصل و اساس همه چیز قرار بگیرد، بهراحتی میتوان مراسم شبهای تربیتی و معنوی قدر را هم لغو کرد.
این شکاف دولت-ملت دیگر آنچنان درهی سهمگین و هولآوری شده است که حتی به بهانهی شبهایی برتر از هزاران ماه هم، نمیارزد کسی خودش را دچار وحشت رویارویی با طرف مقابل و هول سقوط به ته دره کند.
منتشر شده در نیمنما
1 نظر:
غالب آناست که مرغی چو بهدامی افتاد/ تا بهجایی نرود بیپر و بالش دارند
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟