برای اولین بار در تاریخ دولتهای بعد از انقلاب، احمدینژاد روز یکشنبه با محافظان شخصیاش در جلسه علنی رای اعتماد به وزرای کابینه در مجلس شورای اسلامی حاضر شد. به گزارش خبرنگار پارلمان نیوز این دو محافظ در دو امتداد صندلی او مستقر شدند که با اعتراض اقبال محمدی، نماینده مریوان و اشارهی علی لاریجانی، دو محافظ از مجلس بیرون رفتند.
این در حالی است که طبق مواد 6-7-8 آییننامهی داخلی مجلس، فقط رئیسجمهور، معاونان و وزرا میتوانند در صحن علنی مجلس حاضر شوند؛ بنابراین ورود هر کس به غیر از این افراد، طبق آییننامه ممنوع است.
جای تعجب است احمدینژادی که بعد از آزادترین و پرشورترین انتخابات، در کشوری که آزادی مطلق در آن جریان دارد به ریاست دولت برگزیده شده و این قدرت را دارد تا سر مخالفانش را به سقف بچسباند و مملکت را از دست یک عده "شکمسیر" نجات بدهد و به درد بقیه مردم شهیدپرور برسد، چطور در مجلسی که بسیاری از همکیشان او در آن حضور دارند، محافظانش در دو طرف صندلیاش جای میگیرند؟ اگر آنجا با محافظ میرود، سفرهای استانی را چه میکند؟ ماه دیگر در نشست سازمان ملل در نیویورک چطور میخواهد حاضر بشود؟ همهي اینها به کنار؛ راستی احمدینژاد شبها چطور میخوابد؟
×
دکتر شفیعی کدکنی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه تهران که روزی گفته بود: "به کجا چنین شتابان؟" پنجشنبه شب به دعوت دانشگاه پرینستون پاسخ مثبت داد و از ایران رفت. او در تازهترین شعر خود همین اواخر سروده بود:
پيش از شما
به سان شما
بیشمارها
با تار عنكبوت
نوشتند روی باد
كين دولت خجستهي جاويد زنده باد
×
احمدینژاد و اطرافیاناش انگار کمکم دارند میفهمند نامی که از او بر برگههای رای تقلبی ثبت شد، تارهای عنکبوت بر روی باد بود. دیگر امروز هیچ مقام دولتی نمیتواند خونهای ریخته شدهی مردمی را انکار کند که به گفتهی استیفن کینزر نویسندهی کتاب همهی مردان شاه، خون به ناحق ریخته شدهی حسین (ع) در صحرای کربلا، یکی از محورهای اساسی تحلیل رفتار و حرکتهای اجتماعیشان است؛ فوقاش این است که رئیس قوهی قضائیهاش بگوید در مراکزی که زیر نظر او بوده این جنایتها انجام نشده است. ولی دیگر نمایندهی مجلس هم ت.جاوز با شیشه نوشابه و باتوم و دفن شبانهی شهدای بینامونشان در بهشت زهرا را رسما تایید کرده و مقامات بالاتر هم اگرچه "مساله اصلی" را کهریزک و کوی دانشگاه نمیدانند؛ ولی میپذیرند که جنایتهایی انجام گرفته است.
این تائید وجود اصل جنایت، به شکلی طبیعی جنایتکار را به وحشت میاندازد؛ که انداخته است. دیکتاتور روزی میمیرد که خودش وحشت کند؛ آن روزی که دیکتاتور و دیکتاتورها خودشان مقهور ترس و وحشت شوند، از درون تهی میشوند و دیگر یارای مقاومت کردن ندارند؛ روزی که مقاومت دیکتاتور از درون شکسته شود، دیکتاتور مرده است و مردم پیروز شدهاند.
حضور احمدی نژاد با محافظ در صحن علنی مجلس را باید جشنی ملی دانست!
این در حالی است که طبق مواد 6-7-8 آییننامهی داخلی مجلس، فقط رئیسجمهور، معاونان و وزرا میتوانند در صحن علنی مجلس حاضر شوند؛ بنابراین ورود هر کس به غیر از این افراد، طبق آییننامه ممنوع است.
جای تعجب است احمدینژادی که بعد از آزادترین و پرشورترین انتخابات، در کشوری که آزادی مطلق در آن جریان دارد به ریاست دولت برگزیده شده و این قدرت را دارد تا سر مخالفانش را به سقف بچسباند و مملکت را از دست یک عده "شکمسیر" نجات بدهد و به درد بقیه مردم شهیدپرور برسد، چطور در مجلسی که بسیاری از همکیشان او در آن حضور دارند، محافظانش در دو طرف صندلیاش جای میگیرند؟ اگر آنجا با محافظ میرود، سفرهای استانی را چه میکند؟ ماه دیگر در نشست سازمان ملل در نیویورک چطور میخواهد حاضر بشود؟ همهي اینها به کنار؛ راستی احمدینژاد شبها چطور میخوابد؟
×
دکتر شفیعی کدکنی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه تهران که روزی گفته بود: "به کجا چنین شتابان؟" پنجشنبه شب به دعوت دانشگاه پرینستون پاسخ مثبت داد و از ایران رفت. او در تازهترین شعر خود همین اواخر سروده بود:
پيش از شما
به سان شما
بیشمارها
با تار عنكبوت
نوشتند روی باد
كين دولت خجستهي جاويد زنده باد
×
احمدینژاد و اطرافیاناش انگار کمکم دارند میفهمند نامی که از او بر برگههای رای تقلبی ثبت شد، تارهای عنکبوت بر روی باد بود. دیگر امروز هیچ مقام دولتی نمیتواند خونهای ریخته شدهی مردمی را انکار کند که به گفتهی استیفن کینزر نویسندهی کتاب همهی مردان شاه، خون به ناحق ریخته شدهی حسین (ع) در صحرای کربلا، یکی از محورهای اساسی تحلیل رفتار و حرکتهای اجتماعیشان است؛ فوقاش این است که رئیس قوهی قضائیهاش بگوید در مراکزی که زیر نظر او بوده این جنایتها انجام نشده است. ولی دیگر نمایندهی مجلس هم ت.جاوز با شیشه نوشابه و باتوم و دفن شبانهی شهدای بینامونشان در بهشت زهرا را رسما تایید کرده و مقامات بالاتر هم اگرچه "مساله اصلی" را کهریزک و کوی دانشگاه نمیدانند؛ ولی میپذیرند که جنایتهایی انجام گرفته است.
این تائید وجود اصل جنایت، به شکلی طبیعی جنایتکار را به وحشت میاندازد؛ که انداخته است. دیکتاتور روزی میمیرد که خودش وحشت کند؛ آن روزی که دیکتاتور و دیکتاتورها خودشان مقهور ترس و وحشت شوند، از درون تهی میشوند و دیگر یارای مقاومت کردن ندارند؛ روزی که مقاومت دیکتاتور از درون شکسته شود، دیکتاتور مرده است و مردم پیروز شدهاند.
حضور احمدی نژاد با محافظ در صحن علنی مجلس را باید جشنی ملی دانست!
0 نظر:
ارسال یک نظر
شما چی فکر می کنید؟